مهشید رئیسی کیست؟ ویکی پدیا
زندگی نامه مهشید رییسی کارآفرین برتر دکوراسیون و معماری داخلی
مهشید در یک خانواده متوسط در 31مین روز خرداد ماه سال 1368 در کلانشهر تهران دیده به جهان گشود. او دوره کارشناسی ارشد خود را در رشته معماری داخلی دانشگاه آزاد تهران گذراند و در سال 1390 لیسانس معماری گرفت، وارد بازار کار شد و شغل های متفاوتی را تجربه کرد. مهشید هم مثل خیلی از ما، از دوران کودکی رویاهای بزرگی در سر داشت!
داستان زندگی مهشید رئیسی از زبان خودش
سال 1390 موقعی که لیسانس معماری را از دانشگاه آزاد تهران اخذ نمودم، پدرم گفت که دیگر وقت آن رسیده تا جایی مشغول به کار شوی! در آن برهه حقوق ماهیانه تقریباً بین 600 الی 700 هزار تومان بود و برایم هیچ توجیه و تعریفی نداشت که چرا باید با این حقوق کار کنم!! واقعیت این بود که قیمت یک جفت کفشم 600 هزار تومان می شد و برای خرید یک جفت کفش، بایستی 1 ماه کار می کردم! اصلاً برایم توجیهی نداشت…
با اینکه وضع مالی و خانه خوبی برای زندگی داشتیم اما به خاطر اینکه رویاهای من بزرگ بود، آن زندگی را برازنده خودم نمی دانستم و دوست داشتم پیشرفت کنم تا به جایی برسم، ولی اینکه چگونه و از کجا شروع کنم، نمی دانستم!
قطعاً خیلی از شما دوستان وضعیت مالی سطح پایین یا خانواده هایی با وضع مالی متوسطی دارید اما رویاهایتان خیلی بزرگ است! بیل گیتس (Bill Gates) در اینباره می گوید: بزرگترین آرزوی من این است که مردم بتوانند رویاهای بزرگی داشته باشند و بزرگ آرزو کنند! اما نمی دانم چرا برخی از مردم جرأت بزرگ آرزو کردن را نیز ندارند!
دیدگاه مهشید رییسی به زندگی و شغل
من مهشید رئیسی در سن 22 سالگی خیلی گیج و سردرگم بودم زیرا زندگی خوب، سفر لوکس، ماشین و لباس های برند می خواستم و شغل کارمندی برایم یک مرگ تدریجی بود.
تصور اینکه بخواهم یک حقوق آب باریکه بگیرم و منتظر باشم که یک روزی مردی بیاید و با من ازدواج کند و بروم خانه آن شخص و بچه هایش را بزرگ کنم، واقعاً برایم دردآور بود. با خود می گفتم که اگر زندگی من با این روال ادامه پیدا کند، برایم غیرقابل تحمل می شود؛ واقعا نمی توانستم درکش کنم.
استخدام مهشید رئیسی در شرکت درب و پنجره
مهشید رییسی، فارغ التحصیل رشته معماری، در ابتدای ورود به بازار کار با چالش یافتن شغل مناسب روبرو بود. او که هیچ مربی، الگو یا راهنمایی برای کمک به او در این مسیر نداشت، به دنبال آگهی استخدام در روزنامه همشهری میگردد و در نهایت در شرکتی که به فروش و نصب درب و پنجرههای آلومینیومی و UPVC میپرداخت، مشغول به کار میشود.
حقوق ماهیانه 700 هزار تومانی و شرایط نسبتاً مناسب شرکت، در ابتدا برای مهشید کافی بود. با این حال، او که از عدم تطابق شغلش با تحصیلات و علایقش رنج میبرد، پس از 6 ماه کار در این شرکت، تصمیم به ترک آن میگیرد.
مهشید در آن زمان فاقد تجربه و راهنمایی لازم برای انتخاب مسیر شغلی مناسب بود. او در این باره میگوید: “آن موقع تا این حد آگاه نبودم و کسی نبود به من بگوید: «دختر تو که معماری خواندی، پس برو در یک شرکت معماری کار کن، نه اینکه در شرکت درب و پنجره!»”
با وجود اینکه مهشید از نظر عقل و حس درونی خود به دنبال شغلی متناسب با علایق و استعدادهایش بود، اما عدم مطالعه، تجربه و عدم دسترسی به مشاورههای شغلی، او را در انتخاب مسیر درست دچار تردید کرده بود.
او با ترک شرکت درب و پنجره، بار دیگر با چالش یافتن شغل مناسب روبرو میشود، اما این بار مصمم است که با تکیه بر حس درونی و تلاش خود، مسیر شغلی درست را پیدا کند.
سال 1391 – از یادگیری نرم افزار 3D Max تا استخدام در شرکت معماری
مهشید رییسی، دختری با روحیه جستجوگر و پر از ایده، در مسیر یافتن شغلی ایدهآل، فراز و نشیبهای بسیاری را تجربه کرد. او که در ابتدا به دنبال شغلی در رشته معماری بود، به پیشنهاد مادرش راهی یادگیری نرمافزار 3D Max شد. اما این مسیر دیری نپایید و مهشید دریافت که به کار با این نرمافزار علاقهای ندارد.
پس از آن، خواهر مهشید، فرصتی شغلی در یک شرکت عمرانی در پردیس تهران را به او معرفی کرد. مهشید 7 ماه در این شرکت مشغول به کار شد و تجارب ارزشمندی به دست آورد. اما حس رکود و عدم پیشرفت، او را آزار میداد.
مهشید که به دنبال شغلی پویا و پرشور بود، به کار دانشجویی روی آورد. او که آرزوی هایلایت کردن موهایش را داشت، با انجام کارهای مختلف، پول لازم برای تحقق این آرزو را جمع کرد.
پیشنهاد کاری رد نشدنی و رها کردن کار کارمندی
مهشید رییسی از سال 1391 در آرزوی ثروتمند شدن و ارتقای سطح زندگی خود و خانوادهاش بود. این فرصت طلایی زمانی به دست او رسید که یک کار دکوراسیون داخلی به او پیشنهاد شد.
رییسی که رؤیای خرید لباسهای آدیداس، رفتن به دانشگاه گرانقیمت و… را در سر داشت، مصمم بود با تلاش و پشتکار به اهداف خود برسد. او با پیشنهاد حقوق 4 میلیون تومانی برای انجام کار 3D دکوراسیون یک فضا، که در مقایسه با حقوق 400 تا 500 هزار تومانی قبلی بسیار چشمگیر بود، انگیزه مضاعفی پیدا کرد.
در صحبت با طراح دکوراسیون، رییسی متوجه شد که او از طراحی دکوراسیون یک کافه 35 میلیون تومان سود کسب کرده است. این رقم که به مراتب بیشتر از حقوق ماهیانه 1 تا 2 میلیون تومانی او بود، جرقهای در ذهن رییسی زد. او بدون معطلی، کارت ویزیت خود را به نام خودش چاپ کرد و بین همکاران، مادر، دوستان و آشنایان توزیع نمود. اینگونه بود که داستان کارآفرینی و استقلال مالی مهشید رییسی آغاز شد.
سال 1392 – شروع کارآفرینی در صنعت دکوراسیون و معماری
در بهار سال 1392 تماسی تلفنی زندگی مهشید را به طور کلی تغییر داد. زنگ تلفن به صدا درآمد و خانمی از آن طرف خط پرسید: “شما کار دکوراسیون داخلی انجام می دهید؟” مهشید که در آن زمان سابقه ی چندانی در این زمینه نداشت، با اعتماد به نفس پاسخ مثبت داد.
این تماس، او را به اولین پروژه ی دکوراسیون داخلی اش رهنمون کرد. خانمی که تماس گرفته بود، قصد داشت دکوراسیون منزل خود را تغییر دهد و مهشید با اشتیاق این کار را بر عهده گرفت. پروژه به دلیل وسعت کم، در عرض سه هفته به اتمام رسید و مهشید 3.600.000 تومان دستمزد دریافت کرد. این مبلغ که سه برابر حقوق کارمندی او در آن زمان بود، انگیزه ی زیادی به او داد.
با این حال این پروژه، اولین و آخرین کار دکوراسیون داخلی مهشید در آن بازه ی زمانی بود. از اوایل سال 1392 تا اوایل 1394، هیچ کس به او سفارش کار جدیدی نداد. این موضوع باعث ناامیدی و دلزدگی مهشید شد و او دو سال سخت را پشت سر گذاشت. اما در سال 1393 اتفاقی امیدوار کننده رخ داد. مهشید در مقطع کارشناسی ارشد رشته ی معماری داخلی پذیرفته شد. او که در ابتدا تمایلی به ادامه تحصیل نداشت، به واسطه ی علاقه ای که به واسطه ی آن پروژه ی دکوراسیون داخلی پیدا کرده بود، تصمیم گرفت تا تحصیلات خود را در این رشته تکمیل کند.
تدرس نرم افزار 3D Max در مجتمع نارمک تهران
مهشید که 23 سال سن داشت، پس از دو سال بدون هیچ پروژه کاری، بالاخره توانست شغلی جدید پیدا کند. او که پیش از آن از شرکت قبلی خود استعفا داده بود، برای تدریس نرم افزار 3D Max به چند مجتمع آموزشی رزومه فرستاده بود.
پس از تماس تلفنی با مدیر مجتمع نارمک، مهشید برای مصاحبه دعوت شد و در نهایت شغل مورد نظرش را به دست آورد. مهشید که برای اولین بار تجربه تدریس را داشت، در ابتدا بسیار مضطرب بود. او نگران بود که دانشآموزان از او بزرگتر باشند یا سوالاتی بپرسند که او نتواند به آنها پاسخ دهد. با این حال، او با شجاعت کارش را آغاز کرد و تجربیات ارزشمندی در این زمینه کسب کرد.
سال 1394 – اتفاقاتی که مسیر زندگی مهشید رییسی را تغییر داد!
بالاخره در سال 1394 بعد از چندین سال تلاش موفق شدم 16 کار اجرایی بزنم و به درآمد رویایی برسم؛ به گونه ای که درآمدم در آن سال با دلار 2 هزار تومان، بالغ بر 50 میلیون تومان در ماه بود! به حدی حالم خوب بود که احساس می کردم که چند قدم بالاتر از زمین راه می روم زیرا به هدفم رسیده بودم. کار می گرفتم، مورد اعتماد خیلی ها بودم و کلی پیمانکار زیر دستم کار می کردند که به من خانم مهندس می گفتند! حس وصف ناشدنی بود…
ماجرای دادگاهی شدن مهشید رئیسی (از زبان خودش)!
دقیقاً زمانی که اعتماد به نفسم خیلی بالا رفته بود، پروژه ای سر راهم قرار گرفت که هم قد آن نبودم. بایستی برای انجام این پروژه تیم داشتم اما نداشتم و مجبور بودم خودم به صورت انفرادی کار کنم، جالب است بدانید که من در این برهه حتی دفتر کار هم نداشتم! متأسفانه به خاطر اینکه نتوانستم آن پروژه را به درستی انجام بدهم و جمع و جورش کنم، دادگاهی شدم؛ بله من نتوانسته بودم توقع کارفرما را برآورده کنم و او از من شکایت کرد!
آنجا بود که شوک عظیمی به من وارد شد و با خود گفتم که بازار کار آزاد، چقدر سخت است؛ اصلاً فکر نمی کردم چنین موضوعی پیش بیاید. بعد از آن حالم به قدری بد شد که ساعت کار و خواب همه چیزم به هم خورده بود و حتی سیگار هم می کشیدم. آن انگیزه بایدی که داشته باشم را نداشتم زیرا یک بچه لوس بودم که از مقطع دانشگاهی وارد شغل کارمندی و بعد از آن به خاطر بلند پروازی وارد بازار کار آزاد شده بود.
در آن زمان در یک رابطه عاطفی نیز بدجور شکست خورده بودم که دوچندان باعث حال بدم شده بود و از طرفی به کار چسبیده بودم و همه دنیای من همان بیزینس و پول درآوردن شده بود که یهویی از طرف آن هم شکایت شد.
در آن برهه به روان شناس های زیادی مراجعه کرده بودم و هیچکدام حرف من را نمی فهمیدند! تا اینکه پیش آقای تقوی رفتم و ایشان توانستند حال و اوضاع من را خیلی خوب درک کنند. ایشان به من گفتند: “مهشید تا وقتی که کتاب چگونه شخصیت سالم تر بیابیم اثر دکتر وین دایر را نخواندی و تمام نکردی، پیش من نیا!”
از آنجایی که اهل مطالعه نبودم و آخرین باری که کتاب خوانده بودم در دوران دبیرستان بود، حالا مطالعه این کتاب بسیار برایم سخت بود! دلم نمی خواست پیش آن روانشناس بروم اما مجبور بودم زیرا می خواستم از آن حال و هوا بیرون بیایم.
آنجا بود که یادم افتاد کتاب صوتی «شازده کوچولو» اثر آنتوان دو سنت اگزوپری و «اثر مرکب» نوشته دارن هاردی را گوش کرده بودم؛ با خود فکر کردم که اگر این کتاب هم وویس داشته باشد، خیلی خوب می شود و موقع رانندگی با ماشین می توانم گوش دهم! خوشبختانه انجمن نابینایان این کتاب را به صوت تبدیل کرده بودند و من آن را تهیه کردم.
سال 1395 – از تولد دوباره مهشید رئیسی تا تدریس فنگشویی
مهشید در دورهای از زندگی خود، بیشتر وقتش را در پارتیها با دوستانش میگذراند. او به کتاب و داستانهای انگیزشی علاقهای نداشت و تنها به دنبال خوشگذرانی بود. این رویه تا سال 1394 ادامه داشت تا اینکه تصمیم گرفت برای راهاندازی کسبوکار خود، مسیر زندگیاش را تغییر دهد.
مهشید دوستانش را کنار گذاشت چرا که معتقد بود آنها مانع پیشرفت او میشوند. او با مطالعه کتابهای مختلف، به این نتیجه رسید که افزایش آگاهی، اعتماد به نفس را نیز به دنبال خواهد داشت.
در سال 1396، مهشید با راهاندازی یک دفتر کوچک، کار خود را آغاز کرد. او در سال 1397 تدریس را نیز شروع کرد و توانست برند شخصی خود را به خوبی معرفی کند.
مهشید در سال 1395 در یک پرونده قضایی پیروز شد و این اتفاق نقطه عطفی در زندگی او به حساب میآید. کارفرمای سختگیری که در اوایل کار با او برخوردی تند داشت، ناخواسته باعث شد تا مهشید مصممتر از همیشه مسیر پیشرفت را دنبال کند.
مهشید با انگیزه و پشتکار فراوان، کار خود را ادامه داد و به عنوان یک دکوراتور لوکس شناخته شد. او در سال 1394 ماشین خود را از 206 به JAC چینی اتوماتیک ارتقا داد و در سال 1396 نیز به صورت اقساطی، صاحب یک نیسان جوک شد. او که همیشه کفشهای پاشنهبلند 12 سانتیمتری میپوشید، در حین عبور از خیابان دچار سانحه شد و قوزک پایش شکست. این اتفاق باعث شد تا او به مدت 5 ماه از راه رفتن محروم شود.
در دوران نقاهت، مهشید به شکرگزاری از نعمتهای زندگی، به خصوص توانایی راه رفتن، که تا قبل از آن برایش عادی بود، پرداخت. او به یاد جملهای از یک کتاب افتاد: “من در یک جزیره هاوایی زیر آفتاب دراز کشیدهام و آبمیوه مینوشم و در همین حال، پول به حسابم واریز میشود. دلیلش این است که با دنیای آیتی آشنا شدهام. اگر تو هم بتوانی یک وبسایت خوب با فروش آنلاین روزانه داشته باشی، ثروتمند خواهی شد.”
ایده کار آنلاین از سال 1396 در ذهن مهشید جرقه زده بود، اما او هیچ برنامهای برای آن نداشت. در دوران استراحت اجباری، او در تلگرام با خانم پریسا نصری، همسر ماهان تیموری، آشنا شد. با دیدن زندگینامه پریسا در کانال تلگرامش، مهشید به این باور رسید که او نیز میتواند مانند پریسا، در زمینه آموزش فعالیت کند.
مهشید پیش از شروع تدریس، برای دکوراسیون به خانههای افراد ثروتمند میرفت و کارهای خاص و غیرمعمولی ارائه میداد که درآمد خوبی برایش به همراه داشت. با شروع فعالیت آموزشی و دریافت بازخوردهای مثبت، اعتماد به نفس او برای تبدیل شدن به یک مدرس موفق افزایش یافت و در نهایت توانست جایگاه فعلی خود را به دست آورد.
مصاحبه با مهشید رئیسی | پاسخ به 10 سوالات متداول
1- آیا برایتان پیش آمده که در کسب و کارتان به مشکلی بر بخورید؟
جدا از آن شکایتی که علیه من صورت گرفت، من به طور دقیق در سال 1398 وقتی می خواستم دفترم را جابجا کنم، مشکلی برایم پیش آمد که غیر قابل جبران بود. از یک فضای کوچک به محلی تقریباً 200 متری اسباب کشی کردم تا تعداد مشتریانم افزایش پیدا کند اما قضیه برعکس شد و تقریباً تمامی پروژه های طراحی و دکوری که گرفته بودم را از دست دادم!
2- داستان ورود مهشید رئیسی به مسئله فنگشویی چگونه آغاز شد؟
این ماجرا از زمانی شروع شد که روزی یکی از کارمندانم دو کتاب جیبی راجع به فنگشویی به من هدیه داد، از آنجایی که کتاب ها هم کوچک و هم تعداد صفحاتش کم حجم بودند، توانستم یک از آنها را در عرض 2 روز بخوانم. راستش را بخواهید نمی دانم در آنموقع بحث فنگشویی بود که حس خوبی به من داد یا تمام کردن کتاب!
3- روتین صبحگاهی شما چگونه می باشد؟
- هر روز ساعت 5 صبح بیدار می شوم
- 20 دقیقه ورزش می کنم
- 20 دقیقه به نوشتن اختصاص می دهم
- 20 دقیقه نیز به مطالعه کتاب های مفید
4- چگونه 5 صبح بیدار شویم؟
سحرخیز باشید تا کامروا شوید؛ جمله ای که هر کدام از ما بارها آن را از زبان دیگران شنیده ایم! با انجام کارهای زیر می توانید 5 صبح به راحتی از خواب بیدار شوید:
- تصمیمت را بگیر: برای کسانی که تا به حال صبح زود بیدار نشده اند؛ یکی از سخت ترین کارها، بیدار شدن ساعت 5 صبح می باشد! پس یکبار برای همیشه تصمیمی انقلابی بگیر و تغییر کن!
- شب زود بخوابید: کم خوابی یکی از مهم ترین عواملی است که شما را در رختخواب نگه می دارد؛ پس بایستی به اندازه کافی بخوابید تا اینکه بتوانید صبح زود بیدار شوید.
- ورزش کنید: ورزش بدن شما را سر حال نگه می دارد و شما را از خواب آلودگی نجات می دهد.
- لیست کارهای روزانه: اگر کارهای روزانه خود را از شب قبل از اینکه بخوابید، یادداشت کنید؛ صبح روز بعد وسوسه های خواب بیشتر، کم تر به سراغ شما می آید!
- به صورت گروهی از خواب بیدار شوید: اگر در دوره 40 روز تا کامیابی مهشید رئیسی شرکت کنید؛ حتماً بین شما کسانی هستند که صبح ساعت 5 از خواب بیدار می شوند؛ اینکه مثل شما یک نفر دیگر وجود دارد که برای خودش برنامه صبحگاهی دارد و هر روز ساعت 5 بیدار می شود، به شما انگیزه کافی را می دهد.
5- شما تا چه حد به این جمله که خدا می گوید از تو حرکت و از من برکت اعتقاد دارید؟
همین که شما اراده تان را قوی بسازید و هر روز مستمر 5 صبح از خواب بیدار شوید؛ خداوند از در و دیوار برایتان برکت می فرستد.
6- اولین شغل شما چه بود؟
مربی بدنسازی بودم و واقعاً این کار را دوست داشتم.
7- چرا در بازار دکوراسیون بیشتر خانم ها پیشرفت می کنند؟ به دلیل خصوصیاتی که دارند یا توانمندی هایشان؟
اولین مسئله زیبا شناختی می باشد و دیگر اینکه خانم ها حوصله بیشتری در خرید دارند و به جزئیات توجه زیادی می کنند.
8- بهترین مدرس فنگشویی ایران کیست؟
خانم رئیسی را میتوان محبوب ترین و تأثیرگذارترین فرد در فنگشویی ایران نامید.
9- همسر مهشید رئیسی کیست؟
مهشید رییسی تاکنون هیچ اطلاعاتی از همسرش در اختیار عموم قرار نداده و حتی عکسی از او در سطح اینترنت وجود ندارد.
10- آیا مهشید رییسی کلاهبردار است؟
اصلاً اینطور نیست! او به علت سبک فعالیت و موضوع تازه، ترند و متفاوت نسبت به سایر مدرسان، معمولاً در طول مسیر موفقیت خود با چالش های بزرگی روبرو شده و گاهی اوقات او را کلاهبردار خطاب می کنند. مهشید رئیسی زندگی بسیاری از انسان ها در ایران را تغییر داده، البته بوده اند افرادی که از دوره های ایشان نتیجه ای نگرفته اند.
راه های ارتباطی
- اینستاگرام: mahshid.reissi – mahshidbanoo
- کانال تلگرام: jaduyesezar
- وبسایت ها: reissico.ir – mahshid-reissi.ir – reissidesign.ir – reissicloud.ir
- ایمیل: site@reissidesign.ir – reissi.co@gmail.com
- آدرس دفتر و محل کار: تهران، خیابان پاسداران، محله اختیاریه، دیباجی جنوبی
- شماره تماس ها: 02140222317 – 02179251000 – 09101138002
- شماره پشتیبانی واتساپ: 09101800291 – 09101800292 – 09101800293 – ساعت پاسخگویی: 9:30 الی 17:30
سلام..من از طرفدارهای سرسخت این خانم بودم..ولی بعد یه مدت دیدم حرفاش با کارهاش نمیخونه و دائما حرفهاشو تغییر میده و یک بار در کمال احترام کامنت گذاشتم و دلیلش پرسیدم منو بلاک کرد..چون حرف حق رو زدم و جوابی نداشت ..پس این خانم فقط شو و نمایش الکی
همه میگن کلاهبرداره درسته؟
ایشان اکنون بهترین دوران زنده بودن دارند مردم نشستند ببینند دیگران چه میگویند شما هم اگر میتوانی مثل ایشان باش نمیخواد الگو قرار بدیم یا حرفهاش گوش بدیم هر چیزی جرات و جنم میخواد همین و بس که این خانم دارد