صبا افخمی کیست؟ ویکی پدیا
زندگی نامه Saba Afkhami کارگردان سینما و عکاس حرفه ای
صبا افخمی، 5 اردیبهشت 1378 در شهرستان گرمسار متولد شد و اصالتاً ترک است و در حال حاضر در تهران زندگی می کند. صبا فرزند اول فرزند اول خانواده است و یک خواهر کوچکتر از خود دارد که تقریبا باهم 10 سال اختلاف سنی دارند.
خانم افخمی تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی سینما به پایان رسانده و هم اکنون به عنوان کارگردان مشغول به فعالیت می باشد. او همچنین در زمینه های کارگردانی تبلیغات، تیزر و موزیک ویدیو، ایده پردازی و سناریو نویسی تبحر خاصی دارد و بسیاری از افراد شناخته شده برای ساخت محتوای خود به او مراجعه می کنند.
داستان شیرین دوران کودکی صبا افخمی
صبا افخمی دوران کودکی تا پایان مدرسه را در شهرستان گرمسار در کنار خانواده اش گذراند. او در مدرسه تیزهوشان تحصیل می کرد و دانش آموزی بسیار درسخوان و اهل رقابت بود! در این دوره، علاقه زیادی به عکاسی داشت و با هر گوشی که به دستش می رسید، عکاسی می کرد. همچنین به گیتار علاقه مند بود و زمان زیادی برای یادگیری و نواختن آن صرف می کرد.
صبا همچنین در تیم ملی والیبال به عنوان اسپکر بازی می کرد اما به دلیل آماده شدن برای کنکور مجبور شد به یک باره از این فعالیت ها دست بکشد و تمام تمرکزش را بر درس خواندن بگذارد تا در دانشگاه علوم پزشکی تهران قبول شود!
خوشبختانه همین اتفاق نیز افتاد و پس از موفقیت در کنکور و قبولی در دانشگاه علوم پزشکی تهران، خانواده اش از گرمسار به تهران نقل مکان کردند. دانشگاه آغاز شد و با درس های سنگین و سخت همراه بود تا جایی که صبا متوجه شد علاقه چندانی به این رشته ندارد و باید دنبال علاقه اش برود. در ترم دوم، او تصمیم گرفت دوربین عکاسی بخرد. پدرش به شدت با این تصمیم مخالفت کرد و به او گفت که هیچوقت از این راه درآمد نخواهد داشت.
اما صبا رویایی در سر داشت و نمی خواست این رویا تبدیل به خاکستر شود! جالب است بدانید علاقه صبا به سینما از زمانی آغاز شد که در دوران مدرسه، او به زور پدر و مادرش را به جشنواره فیلم فجر می برد و در آنجا، با دیدن تمامی بازیگران، رویای ساخت فیلم خود را در سر می پروراند.
با فروش گوشی که پس از کنکور خریده بود توانست ساده ترین مدل دوربین عکاسی بازار را تهیه کند و با همان دوربین ساده شروع به عکاسی کرد. او پروژه های عکاسی متعددی می گرفت و پس از دانشگاه تا ساعاتی از شب مشغول ادیت عکس ها می شد.
دنیایی که صبا در آن غرق بود مثل بهشتی گمشده بود! پس از ویرایش عکس ها مشغول درس می شد و این روند تا ترم سوم دانشگاه ادامه داشت تا زمانی که او به این نتیجه رسید رشته علوم پزشکی مناسب او نیست!
صبا تصمیم گرفت که دیگر به این مسیر ادامه ندهد و به پدرش اعلام کرد که علاقه ای به این رشته ندارد و قصد دارد از دانشگاه انصراف دهد و به سراغ رشته کارگردانی سینما برود… با وجود مخالفت شدید خانواده او این تصمیم را گرفت و از دانشگاه علوم پزشکی انصراف داد و در دانشگاه هنر، در رشته کارگردانی سینما به تحصیل پرداخت.
پس از مدتی، توانست خانواده اش را متقاعد کند که این تصمیم درست بوده و تقریبا یک سال بعد، بهترین دوربین موجود در بازار را خریداری کرد. او که با دوربین ساده اش نامآور شده بود، به یکی از معروف ترین عکاسان تهران تبدیل شد و حالا جلسات عکاسی و دوره های آموزشی برگزار می کرد. هدف نهایی او کارگردانی سینما بود و بر این باور بود که برای تبدیل شدن به یک کارگردان موفق، باید تمامی زیرشاخه های این هنر را بشناسد و یاد بگیرد.
مصاحبه با صبا افخمی کارگردان و عکاس برتر تهران | پاسخ به 18 سوال متداول
1- سطح درآمدی خانوادهتان در دوران کودکیتان در چه وضعیتی قرار داشت؟
ما یک خانوادهی متوسط بودیم و همچنان هستیم. بسیاری تصور میکنند موفقیتهای امروز من نتیجهی حمایتهای مالی خانوادهام بوده، اما حقیقت این است که از همان ابتدا خانوادهام با تصمیم من مخالف بودند و هیچ کمک مالیای به من نکردند. من این مسیر را از صفر تا صد بهتنهایی طی کردم و به اینجا رسیدم.
2- اولین تجربه کسب درآمد مستقل شما چه زمانی و به چه صورت بوده است؟
من کارم را به عنوان فریلنسر شروع کردم! چون سازگاری با محیط شرکت ها برایم دشوار بود و ترجیح دادم به صورت مستقل کار کنم.
3- چه چیزی باعث شد به این فکر بیفتید که این کار را شروع کنید؟
دوران تحصیل در دانشگاه علوم پزشکی، علاقه من به عکاسی با گوشی همراه به حدی بود که توجه عکاسان مطرح را به خود جلب کرد. جالب است بدانید خیلی از آنان قصد همکاری با من را داشتند و از این موضوع بسیار ذوق زده می شدم.
4- اولین کسب و کار حرفه ای شما چه بوده است؟
من سال ها در زمینه عکاسی کنسرت، تبلیغات و صنعتی فعالیت می کردم اما هم اکنون بیشتر به عنوان مدرس شناخته شده ام و آکادمی تخصصی در زمینه آموزش کارگردانی، تدوین، سناریو نویسی و عکاسی حرفه ای دارم.
5- در مسیر موفقیت خود با چه چالش هایی روبرو بوده اید؟
فشار های خانوادگی، قضاوت های اطرافیان و ترس از برچسب خوردن به عنوان یک زن کارآفرین، بزرگ ترین موانع بر سر راه من بودند.
6- تأثیر خانواده در مسیر موفقیت شما چه بوده است؟ آیا آن ها با شما مخالفت می کردند؟
در ابتدا مخالف بودند، اما بعد که متوجه شدند چقدر به این کار اعتقاد دارم، نظر خود را تغییر دادند. البته طبیعی بود چون نتیجه کار و پیشرفتم را هرکسی می دیدید شگفت زده می شد!
7- دلیل موفقیت خود را مدیون چه چیزی یا چه کسی می دانید؟
موفقیت من نتیجه اراده راسخ و پشتکاری بود که در خود پرورش داده بودم. هدفم این بود که به خودم و به همه ثابت کنم که یک دختر جوان، حتی بدون حمایت مالی پدرش می تواند به آرزو هایش دست یابد. مادرم نقش بسیار مهمی در مسیر موفقیت من داشت و پس از آن پدرم نیز به او ملحق شد و از تلاش هایم حمایت کرد.
8- آیا نگرانی از شکست، باعث تردید در تصمیمگیریهای شما میشد؟
من به این باور رسیدهام که برنامهریزی دقیق و جامع، بهترین راه برای مدیریت بحرانها است. همیشه سعی میکنم چندین قدم جلوتر از اتفاقات احتمالی فکر کنم و حتی بدترین سناریوها را نیز در نظر بگیرم. این رویکرد به من کمک میکند تا در صورت بروز مشکلات غیرمنتظره، خونسردی خود را حفظ کرده و تصمیمات آگاهانهای بگیرم.
9- میتوانید یک داستان کوتاه از برهه سخت زندگی خود برایمان تعریف کنید؟
همیشه یه یک فیلمساز و کارگردان درونم بود که میخواست آزاد بشه! برای اینکه به این رویا نزدیکتر بشم، تصمیم گرفتم هر چیزی رو که مانعم میشه کنار بذارم. موبایلم رو فروختم و با پولش دوربین حرفهای خریدم.
اون روزها، پیادهرویهای طولانی به دانشگاه، شبهای طولانی کار روی پروژه و همزمان درس خوندن و کار کردن، همه و همه بخشی از زندگی من بودن. با وجود مخالفت بابام، من مصمم بودم و ثابت کردم که با تلاش و پشتکار میشه به هر چیزی رسید.
10- تاکنون با کدام برندها کار کردهاید؟ از این همکاریها چه آموختهاید؟
سابقه همکاری با برندهای شناخته شده تبلیغاتی و صنعتی و همچنین کمپانی های موزیک و خواننده های مختلف از جمله: اشوان، حامیم، مسیح و آرش، محمد علیزاده، علی اردوان و… در کارنامه هنری من، گواهی بر توانایی در تولید آثار باکیفیت و استانداردهای بالای صنعت هنر است.
- لقب “دختر ایران” که مردم به من دادهاند، مسئولیت من را در قبال ارتقای فرهنگ و هنر کشور بیشتر میکند.
11- اگر خودتان را روی یک نقشه ترسیم کنید، چه ویژگیهایی را برجسته میکنید؟
مهربون، تخس، پرتلاش، زودرنج، احساسی و مردم دوست و عاشق مملکتش، عاشق ایران!
12- چگونه میتوان یک کسبوکار پرسود را از صفر شروع کرد؟
شروع یک مسیر جدید، مثل بذر امیدیه که تو دل خاک وجود داره. مهمترین آبی که این بذر رو سیراب میکنه، ایمان به خودته. با پشتکار و ارادهی آهنین، هیچ مانعی نمیتونه جلوی رشدت رو بگیره. حرفهای منفی رو مثل باد بیاثر کن و به خودت اجازه نده که کسی تو رو از رسیدن به ستارههات باز داره. روزی که به قله موفقیت برسی، به خودت و همه کسانی که بهت ایمان داشتن، افتخار خواهی کرد. یادت باشه موفقیت واقعی، زمانی اتفاق میافته که بتونی نور امیدت رو به دل دیگران هم بتابونی.
13- با توجه به شرایط فعلی بازار کار، آیا توصیه میکنید جوانان وارد این حوزه شوند یا بهتر است به دنبال گزینههای دیگری باشند؟
اگر به کارگردانی فکر میکنید، باید واقعبین باشید. این شغل، آرامش و ثبات مالی را برایتان به ارمغان نمیآورد. ممکن است مجبور شوید ماهها از خانه دور باشید و شب و روز کار کنید.
ممکن است با افراد مختلفی سر و کار داشته باشید که دیدگاههایشان با شما متفاوت باشد. اما اگر به هنر و سینما علاقهی شدیدی دارید و آمادهی پذیرفتن این چالشها هستید، این شغل میتواند بسیار لذتبخش باشد. البته فراموش نکنید که به عنوان یک زن، ممکن است با تبعیض جنسیتی نیز روبرو شوید.
پس باید قوی و مصمم باشید و بتوانید از حق خود دفاع کنید. اگر فکر میکنید که میتوانید از پس این سختیها بربیایید و به هدفتان برسید، کارگردانی شغل مناسبی برای شماست.
14- چه دورهها، آموزشها و خدماتی (رایگان و پولی) دارید؟
به عنوان یک تولیدکننده محتوا و فیلمساز حرفهای شناخته شده در تهران، ورکشاپهای ملی و بین المللی برگزار میکنم و در حال ساخت اولین فیلمم در سینمای ایران هستم. این مسیر از آموزشهای خصوصی به هنرجویان تکی آغاز شد و امروز به یک آکادمی با هزاران دانشجو تبدیل شده است.
15- یک روز معمولی از صبح تا شب برای شما چگونه میگذرد؟
به دلیل ماهیت شغلم، عادت به شبکاری پیدا کردهام و ترجیح میدهم در ساعات پایانی روز فعالیت کنم. به همین دلیل، صبحها کمتر تمایل به حضور در جمع دارم. عمده فعالیتم به کارگردانی پروژه های مختلف و سر ضبط در جلو یا پشت دوربین میگذره، در ادامه به نگارش سناریو میپردازم و بعدش وقتم بیشتر صرف ورکشاپ ها، رسیدگی به هنرجوها و تولید محتوای مرتبط با صفحه شخصیام و نمونه کارهای کوتاه می شود.
16- تفریحات شما چیست؟ آیا به ورزش خاصی علاقه مند هستید؟
- رانندگی با ماشین یکی از تفریحات من است چون از طبیعت زیاد خوشم نمی آید.
- والیبال بازی کردن را دوست دارم و به عنوان اسپکر بازی می کنم .
17- آیا احساس خوشبختی می کنید؟ بزرگترین هدفتان در زندگی چیست؟
خوشحالم که کارم را دوست دارم و توانستهام به کمک آن، حرف های ناگفته و دلی مردم مملکتم را بزنم. اما درگیر شدن بیش از حد با کار کارگردانی باعث شده تا کمی از زندگی شخصیام دور شوم. حالا میخواهم بیشتر به تعادل بین کار و زندگی شخصیام برسم و به فعالیتهایی که دوست دارم، بیشتر بپردازم.
18- اگر بخواهید 2 توصیه به مخاطبان سایت ایران بیوگرافی بکنید، آنها کدامند؟
اگر کسی از اطرافیانتان نزدیکتان به شما توصیه کرد که مثلا دکتر شو و در کنارش هنر رو ادامه بده این حرف غلط است، شما وقتی این دوتا رو کنار هم ادامه بدی نه پزشک خوبی می شوید نه آرتیست خوب!!!
هنر انقدر با ارزش و گسترده هست که بتواند جداگانه روی آن حساب کنید و جلوی اطرافیان تان بایستید و آنقدر خفن باشید که با هنر هم بتوانید هم پول در بیارید و هم جایگاه اجتماعی خیلی خوبی داشته باشید.
راه های ارتباطی
- آدرس سایت: sabaafkhami.ir
- اینستاگرام: sabaafkhamii
- آدرس ایمیل: Saba.afkhamii78@gmail.com
ثبت بیوگرافی در گوگل
آیا می خواهید هرکسی نام شما را در اینترنت جستجو کرد، عکس ها و اطلاعات شخصی شما را ببیند؟ کافیست وارد لینک زیر شوید و فرم مربوطه را پر نمایید تا بیوگرافی تان در گوگل ثبت شود.