شاید هر سری انتخاب یک چهره براى ما یکى از دشوارترین کارها باشد اما با افتخار اعلام میکنیم که جناب آقای استاد حامد نجفی عزیز برای معرفی، یکی از انتخاب های ما خواهد بود.
حامد نجفی، نامی که در دنیای ادب و هنر به یک نقطه درخشان تبدیل شده است، شاعر، نویسنده، ترانه‌نویس، پژوهشگر و مدرسی است که به دلیل استعداد بی پایان و تلاش های سختکوشانه خود، در دنیای ادب و فرهنگ ما جایگاهی ویژه دارد. او در مقطع ارشد رشته حقوق قضایی تحصیل می‌کند و این تلاش در دو عرصه‌ی مختلف از زندگی‌اش، یعنی ادبیات و علم حقوق، نشان از چند گانگی استعداد او می دهد.
یکی از ویژگی های بارز حامد نجفی، انگیزه و اصرار قوی اش در دستیابی به اهدافش است. او در خانواده‌ای کم بضاعت به دنیا آمده و در برابر محرومیت های زندگی، با هوش و تلاش فراوان خود، توانسته به موقعیتی خوب و تحسین آمیز دست پیدا کند.
زندگی حامد نجفی پر از چالش ها و دشواری ها و لحظات تلخی بوده. او در برخی مواقع با شکست های سختی روبه رو شده و حتی به افسردگی حاد نیز مبتلا شده است. این تجربه ها نشان از تصمیم گیری درست و ایستادگی او در مقابل سختی های زندگی دارد.
از آثار هنری حامد نجفی می‌توان به “غم نامه‌ای به رنگ ابد” و اثر دیگری با عنوان “شب بختی تسلیم مرگ فراق” و “بی رهایی ها” اشاره کرد که از اعماق احساسات و تجربیات شخصی او منعکس می شوند و به عنوان آثاری ارزشمند در عرصهٔ ادب و شعر شناخته می‌شوند. او آثار دیگری نیز دارد که در ادامه به آن ها اشاره خواهد شد.
حامد نجفی با استعداد، تلاش و انگیزه‌ای قوی، توانسته است به عنوان یک نماینده برجسته در عرصهٔ فرهنگ و هنر، جایگاه ویژه‌ای را برای خود بسازد و در دل های علاقه مندان به ادبیات و هنر به عنوان یک شاعر و نویسنده برجسته شناخته شود. ما در این نوشته مصاحبه ای اختصاصی با او ترتیب داده ایم و سوالاتی از او پرسیده ایم و از شما می خواهیم تا پایان این مصاحبه همراه ما باشید.
حامد نجفی کیست؟ بیوگرافی و ویکی پدیا استاد حامد نجفی
داستان خود را از دوران کودکی تا پایان مدرسه تعریف کنید.
از دوران کودکی خاطره ای خوش و دلچسبی ندارم چون اوضاع و شرایط مالی و زندگی خوبی نداشتیم و درآمد خانواده زیر صفر و ما نیز هیچ هزینه ای برای تحصیل (حتی برای زندگی کردن) نداشتیم و البته که همیشه شاگرد ممتاز مدرسه بودیم در همه مقاطع.
من و برادرم (جناب آقای دکتر کیوان نجفی) تیز هوش و دانش آموزان رده بالای مدرسه های شهر بودیم، ولی متاسفانه هزینه های مدرسه و کتاب و … را نمی توانستیم تامین کنیم. برای همین از همان کودکی برای اینکه بتوانیم روند تحصیلات خود را جلو ببریم مجبور بودیم در کارهای مختلف به شغل شریف کارگری (از نوع سخت) بپردازیم. وضعیت زندگی آن دوران ما بسیار سخت و واقعا قابل گفتن و نوشتن نیست.
علاوه بر کارگری سخت، ما دو برادر چند سال پشت کنکور موندیم (بخاطر نبود هزینه و شرایط تحصیل) و تمام ساعات باقی مانده را مطالعه می کردیم که فکر می کنم هیچ کسی این زجر را تا کنون تجربه نکرده است.
بنده متاسفانه در دوران دبیرستان و کنکور بخاطر اوضاع خراب زندگیمون و اینکه نمیتونستم کارهای درسی رو جلو ببرم (بخاطر اوضاع مالی) به بیماری افسردگی حاد خانه نشینی و پانیک مواجه شدم و این اوضاع زمانی بد تر شد که هزینه درمانش را نداشتیم و رفته رفته بیماریم شدید تر شده بود و خطرناک تر. اما من با ایمان و شجاعت تحصیلاتم را ادامه دادم.
در همان موقع که به بیماری حاد مبتلا شده بودم، اولین اثر جهانی خودم را (مجموعه پنج آثار غم نامه ای به رنگ ابد) به چاپ و انتشار جهانی رساندم که مردم داخل و خارج کشور در حیرت مانده بودند که من با توجه به آن شرایط زندگی سخت و بیماری مهلک، چطور این کار ها را انجام داده ام و من همیشه از این بابت شکر گزار خداوند بودم و خواهم ماند.
در مصاحبه های مختلف هم از بنده در این مورد سوالات زیادی پرسیده اند که من زیاد توضیح نداده ام، چون دلم نمی خواهد مردم مهربانم بخاطر من ناراحت شوند یا غصه بخورند و دوست دارم همیشه به ملت با ارزشم روحیه و انرژی بدهم و به همین دلیل در مصاحبه هایم، زیاد در مورد مشکلات و سختی های زندگی توضیح نمی دهم.
اولین تجربه کسب درآمد حامد نجفی؟
کسب درآمد من از همان کودکی فقط و فقط کارگری سخت بود که بعدا در حوزه و حرفه خودم بسیار ماهر و زبردست شدم و شروع کردم در شهرهای مختلف ایران تدریس کنم. تدریس بنده از نوع درجه یک و حرفه ای بود و در کنار آن آثارم هم فروش خوبی داشت و درآمد خوبی کسب کردم و در کنار این موارد تصمیم گرفتم به تجارت خودرو بپردازم که الان بسیار راضی و موفق هستم و درآمدی که از این راه دارم شاید خیلیا نتونستن به این حد برسن در این بازه زمانی کوتاه.
اولین جرقه شروع کار از چه زمانی به ذهن تان آمد؟
شروع جرقه کار بنده اینطور شد که یه روز (روز های مبارزه ام با بیماری افسردگی شدید) داشتم فکر می کردم چطور کاری رو شروع کنم و درآمدی داشته باشم. آن زمان وضع مالیم بسیار ضعیف و زیر صفر بود به خودم گفتم چندین سال درس خوندم و زحمت کشیدم چرا اجازه بدم این همه زحمات هدر بره.
از این رو مدتی مطالعه شدید داشتم و سواد و تحصیلات خودم رو به روز و آپدیت کردم و در اختیار داوطلبان قرار دادم، و از خودم ارائه هایی منتشر کردم و بعد مدتی از سراسر استان های ایران دعوت شدم که تدریس کنم. من هم قبول کردم و شروع کردم نوع کار و برنامه ریزی هامو عوض کردم و در این مسیر بسیار هم موفق بودم و اولین راه درآمد حرفه ای من نویسندگی و فروش آثارم و کارهای تدریس فوق حرفه ایم بود.
بعد ها تصمیم گرفتم به کار تجارت خودرو مشغول شوم و تا الان هم همه کارها و حرفه هایی که گفتم رو جلو می برم و اصلا هم خسته نمیشم و شدت تلاشم از این هم بیشتر خواهد شد، چون بیکاری برابر است با بیماری و سخت کوشی برابر است با شادابی و موفقیت و درخشندگی در اوج.
هر کسی حرکتی کرده،اراده ای کرده مطمئنا نتیجه اش رو هم مشاهده خواهد کرد “این اعتقاد منه”.
اولین کسب و کار حرفه ای حامد نجفی
ترم پنج دانشگاه اولین آثارم (غم نامه ای به رنگ ابد) به چاپ و انتشار جهانی رسید و فروشش به طور ساده و به میزان کم شروع شد. البته اولین اثرم مدت ها بود که روش کار می کردم (در حین کارگری) و چند سال زمان برد تا تکمیل بشه، حتی زمینه اش رو موقع دبیرستان و مدرسه پایه ریزی کرده بودم و در زمان مدرسه تصمیم گرفته بودم که نویسنده و هنرمند شوم.
بعد از نویسندگی شروع کردم به تدریس خصوصی و فوق حرفه ای و در کنار این فعالیت ها با قاطعیت و علاقه تجارت خودرو را شروع کردم. (اوایل به طور ضعیف درامد داشتم ولی بعدها به رونق افتاد و انصافا زحماتم در آن موقع قابل توصیف نیست.)
در مسیر موفقیت خود با چه چالش هایی روبرو شدید؟
بزرگترین چالش من در مسیر موفقیت هایم دو مورد بود:
یک: فقر شدید و وضعیت مالی زیر صفر
دوم: بیماری که مبتلا شده بودم (افسردگی و خانه نشینی و پانیک) که خدارو شکر تماما درمان شدم و الان مشکلی ندارم در این مورد. من خوب بلدم بر تمامی مشکلات و مصیبت های راهم غلبه کنم و مسلط شوم.
احساس می کنم نماد قدرت جهان، من و افکارم هست. معنی این سخنانم کبر و غرور نیست بلکه انسان همیشه باید به خودش روحیه و انرژی بدهد و هیچ گاه نباید اجازه بدهیم سختی های زندگی بر ما و اهدافمون مسلط شوند. من نقطه قوتم این بود که همیشه می گفتم حامد نجفی تو در آینده نزدیک به برترین دنیا تبدیل خواهی شد و مشکلات هر چند زیاد و سخت باشد نمی تواند تو را شکست بدهد.
من همیشه اینطوری به خودم انرژی می دادم، حتی اون بیماری سخت که گفتم رو به همین روش بدون نیاز به دکتر و دارو شکستش دادم و برای همیشه انداختمش بیرون.
تأثیر خانواده و اطرافیان در مسیر موفقیت حامد نجفی؟ آیا آن ها با شما مخالفت می کردند؟
خانواده ها تاثیر بزرگی روی موفقیت و ترقی فرزنداشون دارن و پدر و مادر من هم برای من بسیار زحمت کشیده اند تا من الان در اوج بدرخشم و کل جهان منو بشناسه.
هم پدرم و هم مادرم واقعا بخاطر من به زحمت و رنج افتاده و در راه موفقیت من زجرها کشیده اند. مادرم واقعا فداکارترین مادر جهان است، چون جون و عمر و زندگیش رو در راه من گذاشته و من دست و پای پدر و مادر عزیزم رو می بوسم و دعا گویشان هستم، همه جا و همیشه.
از او دلیل موفقیتش را پرسیدیم. چه کسی بیشترین نقش را در موفقیتتان داشته؟
من به تنهایی موفقیت هایم را کسب کردم و از هیچ کسی در این زمینه هیچ کمکی نگرفته ام چون اطرافیانم در این مورد هیچ تخصصی نداشتند و حتی شهر ما از این لحاظ پیشرفت و امکانات خاصی نداشت.
من هزینه این کار رو هم نداشتم. در برنامه های زنده تلوزیونی هم چندین بار اعلام کرده ام، من صفر تا صد کارهای هنری خودم رو به تنهایی انجام دادم و هیچ استاد و راهنمایی نداشتم و هیچ کسی در این زمینه بنده رو راهنمایی یا کمکی نکرده است. همه کارهامو به تنهایی جلو بردم و به ثبت و چاپ و انتشار جهانی رسوندم.
در زندگی ولی همه موفقیت ها و نتایجم رو مدیون پدر و مادرم می دونم، چون واقعا بخاطر من فداکاری کرده اند و دعاهای والدینم منو به اینجا رسونده و معتقدم اگر والدین از فرزندان راضی نباشند، مطمئن باشید هر چقدر هم زحمت بکشید موفقیتی نصیب شما نخواهد شد. رضایت گرفتن از پدر و مادر گام اول رسیدن به موفقیت هست و در کنارش سخت کوشی و تلاش و ایمان و اراده.
حامد نجفی مجرد هست یا متاهل؟
بنده مجرد هستم.
آیا شده در طول مسیر موفقیت تان، از اینکه موفق نشوید و شکست بخورید واهمه ای
داشته باشید؟
در طول زندگی بخصوص در برهه های حساس کارهای هنری و تجاری بسیار با شکست های استخوان سوزی مواجه شده و زمین خورده ام، اما چون می دانستم با تلاش های سختم به قله موفقیت خواهم رسید برای همین از هیچ چیزی ترس و نگرانی نداشتم و شکست ها نمی توانست منو نا امید کنه یا از مسیرم برگردونه.
وقتی صبح تا شب تمامی ساعاتم را زحمت می کشیدم و تلاش می کردم پس جایی نداشت از چیزی واهمه داشته باشم. نگرانی از اینکه نتوانیم موفق شویم در هر کاری ممکنه وجود داشته باشه و این مورد عادی هست. چون اگر نگرانی و ترس از شکست نبود خیلی ها اصلا تلاش هم نمی کردند.
ولی در کل، خود من بخاطر رسیدن به موفقیت صبح تا شب سخت کار می کردم و مطمئن بودم که درخشان ترین خواهم شد و هیچ استرس و اضطرابی نداشتم و اصلا به شکست فکر نمی کردم، چون اگر شکست هم می خوردم، من از اون شکست درس و عبرت می گرفتم و اینطوری من بلد بودم از خود شکست هم منفعت و سودی به دست بیارم و این خصلت منه.
و مجددا عرض می نمایم مواقعی که با شکست مواجه می شدم، خود شکست باعث میشد تجربه به دست بیارم و در حیطه شغل های مختلفم به همه می گفتم، دقت کنید که من شکست خوردم اما تجربه بدست آوردم و این تجربه برای من سرمایه بزرگی محسوب میشه و مفهومش اینه که نه تنها ضرری نکرده ام بلکه سرمایه ای بزرگ به دست اورده ام که این درس و عبرت ها چراغ راهنمایی راه پیشرفت و پیروزی است.
و این جمله ام هم جنبه هنری داره و هم جنبه انگیزشی و هم اینکه در کارهای تجاری بزرگ و حساس به درد می خوره. من میخواهم انگیزه و انرژی را به کل جهان تزریق کنم چون پیشرفت کردن برای انسان ها واجب تر از هر واجبی هست به اعتقاد من چون اگر پیشرفت نباشد انسان ها جاهل باقی می مانند که جهل خودش بزرگترین خسارت و آسیب هست هم برای آدم ها و هم برای اعتقاد و دین هر شخصی.
یک داستان کوتاه از یک برهه سخت زندگی خود را بیان کنید.
موقعی که دانش آموز بودم (از ابتدائی تا دبیرستان حتی تا ترم چهار دانشگاه) علاوه بر اینکه هزینه لباس و کتاب و دفتر و مدرسه و دانشگاه رو نداشتم حتی کرایه ماشین هم نداشتم برم مدرسه یا دانشگاه برگردم. خیلی روزا حتی با شکم گرسنه مطالعه می کردم یا با شکم گرسنه به خواب می رفتم و تقریبا زندگی من پوچ بود و هزاران بار آرزوی مرگ می کردم.
در آن شرایط سخت، بیماری من (افسردگی حاد_پانیک) شروع شد. ما هیچ پول و هزینه ای برای بهبودی این مریضی خطرناک نداشتیم .
و من با ایمان و اراده و قدرت خودم بدون دارو و دکتر سعی کردم بیماریمو بهبود ببخشم و روحیه و امیدمو حفظ کنم.
اون موقع، انگار چندین بار مردم و زنده شدم. درسته زجر کشیدم، سینه خیز رفتم جلو، گرسنه موندم، بی پول موندم و تحقیر شدم ولی آخرش موفق شدم. چون از اولشم من زمین خوردن رو دوست نداشتم و هر روز به تلاش و زحماتم اضافه تر می کردم.
به خودم می گفتم تو قراره ستاره بشی، قراره یه زندگی لوکس برای خودت فراهم کنی، قراره جایگاه و مقام بزرگی به دست بیاری و خدا رو بی نهایت بار شکر می کنم که به تموم خواسته هام رسیدم و آرزوهام برآورده شد. البته من هنوزم دارم برای کار و زندگی بهتر می جنگم. قراره خیلی چیزای دیگه به دست بیارم و من هیچوقت خسته نخواهم شد.
آیا تا کنون در همایش، کنفرانس یا دوره ای ملی و بین المللی شرکت کرده یا سخنرانی کرده اید؟
بنده به جاهای زیادی دعوت شده ام، اما به دلیل این که بخاطر کارهای هنری و پژوهشی و تجاری سرم خیلی شلوغه، نتونستم خیلی جاها شرکت کنم. ولی برنامه های زنده و غیر زنده مختلف تلوزیونی دعوت شدم و شرکت کردم و به دفعات مصاحبه های متفاوت و تاثیر گذاری داشتیم که مردم مهربان و خوبمون شاهد بودن حتما.
مصاحبه، سخنرانی و دیده شدن در بعضی جاها زیاد برام مهم نیست. فقط زوم کردم روی اهدافم. تمرکزم روی مسیر و راه حساسم هست که نباید حتی کوچک ترین اشتباه و خطایی در برنامه ریزی هایم رخ بدهد و همیشه از حواشی و اینجور موارد به دور بوده ام. من فقط تو عمل ثابت می کنم همه کارامو نه با حرف زدن و صحبت کردن.
مهم، نشون دادن نتیجه کارها به مردم هست نه چیز دیگه برای همین خیلی از دعوت ها و چندین مصاحبه و سخنرانی و انجام کار های متفاوت رو با احترام رد کردم.
سوابق و افتخارات شغلی حامد نجفی؟
اولین آثار جهانی و شاهکار هنری بنده با نام: مجموعه پنج آثار《غم نامه ای به رنگ ابد》به انتشار و چاپ جهانی رسید که پنج اثر رو در قالب یک کتاب به ثبت رسونده ام. بعد از اون، ششمین افتخار و اثرم با نام زیبای《شب بختی تسلیم مرگ فراق》وارد عرصه بازار و هنر شد و اخیرا هم هفتمین کارم با عنوان《بی رهایی ها》به خط نشر رسیده هست و به زودی به دست مردم گرانقدر و ارزنده مان خواهد رسید.
تاکنون با کدام برندها همکاری داشته اید؟
برای همکاری، از خیلی جاها پیشنهاد داشتم، ولی واقعیتش رو اگه بخوایید به هر کسی اعتماد نمی کنم. چون از اولشم اینطوری بزرگ شدم و برای رسیدن به این مقام امروزم تموم عمرمو زحمت کشیدم و شب و روز عرق ریختم و اذیت شدم. برای همین همیشه مراقب دستاوردهام هستم.
قصد همکاری با هیچکس و هیچ شرکت و سازمان و ارگانی رو ندارم و میخوام تنهایی برم جلو و هر چیزی که قرار هست به دست بیارم، می خوام فقط و فقط خودم تنهایی زحمتشو بکشم و نتیجشم تنهایی ببینم چون اینطوری برام لذتبخش و ارزشمند هست و هر دعوت به همکاری که داشته ام محترمانه و با معذرت خواهی رد کرده ام.
این نشونه بی ادبی نیست، بلکه نشونه قدرت و شجاعت می باشد. لطفا در موردم اشتباه قضاوت نکنند. من عاشق مردم و همه طرفداران عزیزم هستم.
در صورت وجود، چه دوره ها و آموزش ها و خدماتی دارید؟
دوره ها و کلاس های فوق حرفه ای نویسندگی، هنری و ترانه نویسی و شعر و رمان و حتی شعر خوانی با آواز و نغمه به صورت کاملا تضمینی از طرف شخص بنده ارائه میشه. (در سرتاسر شهر ها و استان های ایران و حتی خارج از کشور).
کار آموزان و دانش آموزان و دانش جویان بنده می دانند که کارهای ما با تضمین صد در صدی انجام میشه. برای گرفتن راهنمایی بیشتر، عزیزان می تونن با شماره های شخصی خودم تماس بگیرن یا پیغام بذارن تا من خودم هناهنگی لازم رو انجام بدم.
پیشنهاد حامد نجفی برای کسانی که می خواهند شغلی را شروع کنند
برای این افراد توصیه می کنم طبق داشته هاشون ریسک کنند و با افرادی که در آن زمینه، موفقیت و درخشندگی ندارند اصلا مشاوره نگیرند، چون با مصلحت های اشتباه ممکنه جلوی پیشرفتشونو بگیرند و حتی با از بین بردن روحیه و امید طرف مقابل تمام زندگی و برنامه و اهدافشونو تباه سازند.
ایمان و اراده رو باید تقویت کرد و اصلا هم از شکست نترسید و حتی اگر چندین بار شکست خوردید باز هم ادامه بدید و خسته نشید. مدتی که بگذره، بعد سخت کوشی دیگه خستگی براتون بی معنی میشه .چندین بار گفتم الانم میگم پیروزی بعد شکست یا شکست هاست.
آیا حرفه ای که به آن مشغول هستید را برای جوانان توصیه میکنید؟
حرفه اصلی من نویسندگی هنری هست، البته کار تدریس و پژوهشگری و ترانه نویسی و رمان و شعر نویسی هم انجام میدهم و آموزش این کارها را هم چندین سالی هست به عهده گرفتم. اما در مورد بیزنس، اونطور که همه جا گفته یا نوشته شده کار من تجارت خودرو هست که این کار بسیار حساس و دقت بسیار می خواهد و واقعا در این زمینه باید متخصص بود در غیر این صورت با شکست مواجه میشویم.
اما بعد از این که تجربه و علم تجاریشو کسب کنیم اصلا هم کار سختی نیست تجارت و بیزنس خودرو. قبل از وارد شدن به حیطه کاری یا حرفه ای باید برنامه ریزی و هدف گذاری داشته باشیم و نمیشه الکی و بدون برنامه در مورد کاری ریسک کرد چون بدون برنامه و هدف هیچ کاری به پایان خوب نخواهد رسید و هیچ نتیجه مثبتی هم عاید هیچکس نمیشه.
دقیقا شخص خودم هم در مورد کارهای هنریم و حتی تجارتی که راه انداختم همین کار ها رو مو به مو انجام دادم یعنی برنامه ریزی و هدف گذاری دقیقی داشتم قبل از شروع.
دوستان نزدیک و بیزنسی شما چه کسانی هستند؟
برای کار تجاریم سعی کردم افراد کاملا متخصص رو اطرافم جمع کنم و آدمای من کارشون فوق العادست در این زمینه. در هر کاری خواستید وارد بشید یا باید متخصص باشید یا اطرافتون پر باشه از آدمای متخصص و خبره. حالا فرمودید اسم ببرم متاسفانه بنابه دلایلی نمیشه اسم این عزیزان رو بیارم.
خود را چگونه فردی میبینید؟ ویژگی های حامد نجفی چیست؟
من خودم رو نماد قدرت می دونم و همیشه دوست داشتم راه هزار شبه رو در عرض یک شب طی کنم و پله ها و گام هارو صدتا صدتا بپرم و من معتقدم که بهترینم. معنی حرفام اعتماد به نفس است نه غرور.
ویژگی های من خیلی خاص هستند، مثلا این که طرفدار عدالت هستم و از قضاوت و داوری ناعادلانه متفرم. همیشه اعتقادم به برابری و صلح جهانی هست و در مقدمه و بخش پایانی کتاب هایم هم گفتم، من آرزویم صلح جهانی هست، دلم میخواد در کل جهان آرامش و دوستی و برابری حاکم باشد و هیچ ظلم و ستمی دیده نشه. از دیگر ویژگی هام اینه که بسیار زحمت کش هستم و عاشق سخت کوشی و رمان و شعر و کتاب و موسیقی. تدریس و آموزش دادن رو هم اضافه کنیم به این خصلت ها.
سبک زندگی شما به چه صورت است؟
در مورد سبک زندگی خودم اگه بخام بگم می تونم اینطوری بگم که زندگی من برابر است با بیداری در طول روز و شب، برابر است با سخت کار کردن. زندگی من جوریه که صبح تا شب سر کارم یا بیرون هستم دارم تجارتی انجام میدم یا خونه هستم دارم ادامه آثار جهانی ام رو تکمیل می کنم مثل ترانه نویسی یا شعر و آثار ادبی و …
تفریحات شما چیست؟ آیا به ورزش خاصی علاقمند هستید؟
تفریحات من اکثرا کارهای هنری ام هستش. همیشه تو سخنرانی ها و مصاحبه هام در صدا و سیما و برنامه های تلوزیونی یا مطبوعات و…. این مورد رو گفتم. تفریح و استراحت من اینه که با عشق تمام، سر کارم باشم. انجام دادن کارام به بهترین نحو، تفریح و سرگرمی من هست.
در مورد ورزش که پرسیدین: بله بنده شناگر ماهری هستم و قبلا دوی ماراتون کار می کردم. ولی کلا به شنا در آب های عمیق علاقه خاصی دارم و بهم آرامش میده این کار و شنا واقعا ورزش خوب و جالبی هست.
معتقدید که چه نقاط ضعف و قوتی دارید؟
من نقطه ضعفی در کار و زندگی ندارم و هیچ موقع هم اجازه نمیدم ضعفی در من پیدا بشه. در جواب سوال بالا هم گفتم من حامد نجفی بهترین و باهوش ترین هستم و ضعف برازنده حامد نجفی نیست. من همیشه تو اوج می درخشم، چون زجرشو کشیدم و مغرور نیستم هیچوقت چون هر چی دارم خدا برام هدیه کرده. با اعتماد و توکل به خداوند همه جا می گویم حامد نجفی بهترین و باهوش ترین است پس لطفا قدرت و اعتماد به نفس منو با کلمه غرور اشتباه نگیرید. قضاوت بقیه برام هیچ ارزشی نداره، متمرکزم روی اهداف و برنامه هام که قراره منو به درخشان ترین ستاره تبدیل کنه.
نقاط قدرتم هم اینه که همیشه به خودم انرژی دادم و روحیه ام رو تو اوج مشکلات و شکست ها حفظ کردم. این واقعا ویژگی بی نظیری هست که خداوند متعال در وجود من نهاده و من همیشه بابتش شکرگزارم. یکی دیگه از نقاط قوت من اینه که کلمه خستگی و خواب رو از زندگیم و از لغت نامه مغزم حذف و پاک کردم و خستگی و ناتوانی برای من هیچ معنی و مفهوم و تفسیری نداره.
کتاب ها یا فیلم های تأثیرگذار در زندگی حامد نجفی که به خوانندگان پیشنهاد میدهید چیست؟
اهل کتاب و مطالعه هستم و توصیه میکنم هر چقدر می توانید کتاب بخونید و یاد بگیرین و یاد بدید. هر چیزی که به شما کمک کنه تو زندگی و کسب و کارتون پیشرفت کنین بچسبید بهش و رها نکنین حالا یا کتاب یا ویدیو و فیلم یا هر چیز دیگه.
آثار جهانی شما کدامند؟
اولین آثار جهانی بنده مجموعه پنج آثار《غم نامه ای به رنگ ابد》هست که با افتخار و زحمات بسیار سعی کردم پنج اثر رو در قالب یک کتاب به چاپ و انتشار جهانی برسونم.
ششمین اثرم《شب بختی تسلیم مرگ فراق》نام دارد که واقعا شاهکاری عجیب و دلنشینی هست و هفتمین اثرم《بی رهایی ها》می باشد که اخیرا به خط انتشار رسیده و خبرش همین روزها به گوش مردم بزرگوار خواهد رسید.
کدام آثارتان را بیشتر دوست دارید؟
همه پدر و مادر ها فرزندانشون رو به طور برابر دوست دارند. آثار من هم حکم فرزند و خانواده رو دارند برام، بنابراین همه آثارمو برابر دوست دارم و هر کدومش طرفدار خاص خودشو داره.
ارتباط حضرتعالی با طرفداران چگونه هست؟
هر کسی که با ما عکس و فیلم می گیره قرار نیست اسمش دوست یا طرفدار باشه، برای همین بنده حواسم به همه چیز و همه جا هست. ولی اونایی که واقعا هوادار من هستند خیلی دوسشون دارم و عاشقشونم و هر جا هر کمکی از دستم بیاد مطمئنا انجام میدم و مردم شاهد این قضیه هستن.
اینطور بگم که ارتباطم با طرفدارام و البته همه مردم جهان عالی هست و معتقدم همه انسان ها از هر کجا که باشن باید با یکدیگر ارتباط داشته باشند، چون ارتباط اجتماعی که خوب فرهنگ سازی شود، اتحاد به وجود می آید و به دنبال اتحاد، امنیت و آرامش به عمل می آید و این حرف، حرف حامد نجفی هست و حامد نجفی یا حرفی به زبان نمی آورد یا اگر سخنی بر لب جاری ساخت حتما به آن سخن و صحبت، ایمان کامل داشته باشید.
در زمینه فعالیت خودتون چه سطحی از موفقیت شما رو ارضا میکنه؟
من چندین ساله دارم زحمت می کشم و زجر می کشم، شب و روز کار می کنم رو آثارم و تصمیم دارم در حیطه کاری خودم در کل جهان بهترین باشم و قول می دهم بهترین و درخشان ترین خواهم بود و هر حرفی رو به زبون نمیارم ولی اگه حرفی بزنم قولی بدم مطمئنا انجامش میدم و الان هم قول میدم به همه عزیزانم که من در کل جهان بهترین و درخشان ترین خواهم شد.
قبلا هم عرض کردم الان هم در نظر خودم بهترین و درخشان ترین هستم و در این زمینه خودمو بالاتر از بقیه می دونم چون قدرتشو دارم، ارادشو دارم و صد البته به خودم و اراده و تلاشم، ایمان کامل دارم. حالا بذارین بقیه هر حرفی که دلشون میخواد پشت سرم بگن بذارین منو مغرور حساب کنند این نتیجه کار هست که آدما و حرف ها و عملشونو اثبات می کنه، منم به تهمت و حرف های الکی بقیه کاملا بی اهمیتم و هیچ ارزشی قائل نیستم.
در انجام کار های هنری و شاهکار های نویسندگی از کجا یا از چه شخصیت هایی کمک می گیرید؟
بنده در برنامه های مختلف تلوزیونی و مطبوعات و خیلی جاها مستقیما اعلام کردم که در این مورد من از هیچ کسی کمک و حتی راهنمایی نگرفتم و به تنهایی صفر تا صد شاهکارهامو جلو بردم و نه دوره ای رفتم، نه استادی داشتم. و باز هم اعلام می دارم که حامد نجفی بی نظیر و بی همتا و بهترین جهان است. بگذارید جاهلان و کم عقلان اسمش را غرور بگذارند.
اسم آثارتون رو بر اساس چه چیزی انتخاب کردید؟
مجموعه پنج آثار《 غم نامه ای به رنگ ابد》که اولین شاهکارم هست، عنوان این اثر رو بر اساس زندگی غم انگیزی که داشتم طراحی و تنظیم کردم، و محتویات این آثار عاشقانه و کاملا حزن انگیز است.
و ششمین اثرم که 《شب بختی تسلیم مرگ فراق》نام دارد، سعی کردم اسم و عنوانی را انتخابی کنم که مانندش تا اکنون دیده نشده و چون عاشقانه های دردناک در خودش جای داده و بیشتر در مورد هجران سخن گفته شده برای همین بر اساس این جریان غم انگیز عنوان《شب بختی تسلیم مرگ فراق》نام گذاشتیم.
هفتمین شاهکار جهانی ام که《بی رهایی ها》نام دارد، شدت عشق و عاشقی و غم انگیزی چنان بالاست که نمی شود با چند جمله توصیف کرد. طبق این توصیفات نام این اثر را《بی رهایی ها》گذاشتم.
این اثر ارزشمند طوری نوشته و طراحی شده که میشه مقام های عشق و احساس عاشقی را به طور ویژه لمس و حس کرد. البته بهتر است مطلبی رو هم اضافه کنم که در پاسخ سوالاتتون هم گفتم اینجا بازم خدمتتون عرض می کنم: در همه آثارم علاوه بر اینکه قضیه عاشقانه به تصویر کشیده شده یک بخشی به نام《حرف در جهانیان؛ گفته هایی از استاد حامد نجفی مشهور به صاحب سوگ》نوشته شده که واقعا بی نظیر و ارزنده هستند و توصیه می کنم این قسمت هارو همه مطالعه کنند.
مردم شمارو با چه اسمی صدا می کنند؟
من دوست دارم همه منو با اسم کوچک صدا کنند و من با همه راحتم بخاطر حرمت و صمیمیت، اما اکثر جاها مردم استاد حامد نجفی صدام میکنند که من همیشه اعلام کرده ام نیاز نیست بنده رو با عنوان استاد صدا کنند و به گفتن حامد نجفی راضی هستم چون عناوین و القاب برای هیچ کسی نمونده و نخواهد ماند.
بخش های مختلف آثارتون در چه زمینه ای هست؟
آثار من دو بخش هست کلا. یک بخشش عاشقانه غمگین و بخش دیگرش با عنوان《حرف در جهانیان؛گفته هایی از استاد حامد نجفی مشهور به صاحب سوگ》طراحی و تنظیم شده. توصیه می کنم آن هایی که پژوهشگر یا دبیر یا معلم و استاد هستند یا میخواهند تازه کارشونو شروع کنند بهتر است این بخش رو خوب مطالعه کنند. آن هایی هم که خوندند خوب خبر دارند از کیفیت این آثار و این بخش.
در مورد لقبتون میشه توضیح بدید؟
لقب بنده در آثار هنری و شاهکار های جهانی ام《صاحب سوگ》است. ممنون میشم دلیلشو نپرسید.
نظر حضرتعالی در مورد استعداد و تلاش؟
من به تلاش و سخت کوشی ایمان دارم. اگر کسی استعداد داشته باشه اما تلاش نکنه مطمئنا به هیچ موفقیتی نخواهد رسید پس در نتیجه، اصل تلاش کردن است نه استعداد داشتن و بنده فقط تلاش رو تایید می کنم و معتقدم کسی که سخت تلاش می کنه از همه اون هایی که میگن استعداد دارن میزنن جلو و من اینو قول میدم.
چه توصیه ای برای پدر و مادر های کشورمون دارید؟
از همه والدین عاجزانه خواهشمندم در وهله اول علاقه و مهارت فرزندانشونو پیدا کنند. چندین بار گفته ام باز هم میگم، بهترین سرمایه گذاری برای والدین عزیزمون سرمایه گذاری روی فرزندان هست. هر چقدر روی بچه هاتون هزینه کنید، چند برابرشو در آینده صاحب خواهید شد. این حرف منو به گوش همه پدر و مادر های عزیز برسونید تا همه آگاه تر بشوند. لطفا به فکر آینده فرزندانتون باشید. در این زمینه هم میتونید روی ما حساب باز کنید.
2 توصیه به مخاطبان سایت ایران بیوگرافی
هر موقع شکست خوردید ناامید نشید. خدا صحنه خوبی رو فراهم کرده براتون فقط منتظر هست شما به خودتون تکون بدید و حرکت کنید. حتی اگر هزاران بار شکست خوردید و آسیب دیدید از اهداف و رویاهاتون دست برندارید چون اون رویا ها و آرزوها رو خدا به ذهن شما القا کرده و خدا به هر چیزی که اراده کند آن را یقینا و قطعا و حتما عملی خواهد کرد، پس خداوند رویا و آرزوهای شمارو قطعا عملی خواهد کرد. هیچ دلهره ای در دل نداشته باشید و فقط به تلاشتون ادامه بدید و خستگی رو کنار بذارید.
موقع پیروزی و موفقیت هیچ گاه مغرور نشوید و خودتونو گم نکنید، چون تکبر و غرور ریشه موفقیت شمارو می سوزونه. توصیه ام اینه که صبح تا شب پیگیر کاراتون باشید و حرفای مردم و قضاوت های بقیه رو نادیده بگیرید و فقط و فقط به سخت کوشیتون ادامه بدید و هرگز ناامید نشید و روحیتونو از دست ندید.
با افراد بزرگتر و موفق تر نشست و برخاست کنید. همیشه افراد متخصص و باهوش اطرافتون داشته باشید و با افراد نادان و ضعیف که از شما پایین هستند هیچوقت مشورت نکنید، چون ممکنه به شما و هدفتون و برنامتون آسیب بزنند. از دانسته ها و تجربیات دیگران استفاده کنید ولی برای بهبود کارتون همیشه با افراد متخصص مشاوره کنید و نظر بخواهید.
راه های ارتباطی
راه های ارتباطی من زیاد هست. از هر کدومش که راحتید می توانید با بنده در تماس یا در ارتباط باشید. تمامی عزیزان می توانند با این شماره هام تماس بگیرن و دو شماره پایین شماره های شخصی بنده هست و از ساعت ۷ صبح تا ۲۲شب فعال و روشن می باشد.
- شماره تلفن شخصی: 09019840293 – 09190267173
- آیدی اینستاگرام: hamednajafi.1375
- شماره واتساپ: 09019840293
پیام سایت ایران بیوگرافی به مخاطبان: امیدواریم با خواندن داستان زندگی یک ایرانی موفق که با وجود محدودیت ها و موانع فراوان، در ایران خودمان رشد کرده و به موفقیت رسیده اند، شما هم بتوانید تحولی بزرگ در زندگی خود و مردم ایجاد کنید. برای ثبت بیوگرافی در ویکی پدیا و گوگل با ما در ارتباط باشید.
ثبت بیوگرافی در گوگل
آیا می خواهید هرکسی نام شما را در اینترنت جستجو کرد، عکس ها و اطلاعات شخصی شما را ببیند؟ کافیست وارد لینک زیر شوید و فرم مربوطه را پر نمایید تا بیوگرافی تان در گوگل ثبت شود.