شهرام فخار کیست؟ ویکی پدیا
زندگی نامه شهرام فخار بنیانگذار رستورانهای زنجیرهای
شهرام فخار در گرمای مرداد ماه سال 1354 در خانوادهای مذهبی و متوسط در جنوب تهران چشم به جهان گشود. او فرزند ارشد خانواده بوده و در کنار 3 فرزند دیگر، در محیطی گرم و صمیمی پرورش یافته است.
خاطرات دوران کودکی و آغاز بیزینس
شهرام در سن 11 سالگی اولین تجربه کارآفرینی خود را با جفت کفش کتانیاش رقم زد. او که این کفشها را به قیمت 2500 تومان خریده بود، پس از یک سال استفاده آن ها را به قیمت 3000 تومان فروخت. او این معامله را به عنوان بهترین تصمیم دوران 11 سالگی خود میداند.
از سنین پایین روحیهی استقلال طلبی در فخار نمایان بود و اشتیاق زیادی به کار کردن داشت. او مصمم بود با تلاش خود به هر چه میخواست دست یابد. پدرش در زمینهی روابط عمومی تبحر خاصی داشت و از شبکهی ارتباطی گستردهای برخوردار بود. مادر او نیز در تجارت زنی چیره دست بود. فخار با الهام از آموزههای پدر و مادر، سبک مدیریتی منحصر به فرد خود را بنا نهاد.
کودکی و بذر علاقه فخار به فوتبال
شهرام فخار در کودکی به شدت علاقهمند به بازی فوتبال بود اما مادرش اجازه بازی در کوچه را به او نمیداد. با این وجود شهرام مخفیانه به کوچه میرفت و با بچهها فوتبال بازی میکرد. این شور و اشتیاق به فوتبال در نهایت منجر به عضویت او در تیم پرسپولیس در سال 1368 به عنوان دروازهبان شد. شهرام یک سال در پرسپولیس بازی کرد و سپس 4 سال عضو تیم شاهین شد همچنین مدتی به تیم ملی جوانان دعوت شده بود.
متأسفانه در یکی از مسابقات که با تیم امارات بازی میکردند، شهرام دچار مصدومیت شدیدی شد. این مصدومیت به دو قسمت از بدنش آسیب جدی وارد کرد و پزشکان ورزش کردن را برای او ممنوع اعلام کردند. این اتفاق پایانی بر آرزوی فخار برای ادامهی فوتبال حرفهای بود اما شور و اشتیاقش به این ورزش تا آخر عمر با وی باقی خواهد ماند.
شکست رویای بلند پروازانه کارآفرینی
فخار از سنین پایین علاقه زیادی به آشپزی و کار با مواد غذایی داشت به طوری که او در سن 15 سالگی با پولی که از فوتبال به دست آورده بود (330 هزار تومان)، یک ساندویچی در فلکه سوم تهران پارس راه اندازی کرد که با وجود شور و اشتیاق اولیه، متأسفانه مورد کلاهبرداری قرار گرفت و تمام سرمایه اش را از دست داد!
این اتفاق نقطه عطفی در زندگی او بود زیرا از یک سو مسیر زندگی اش به طور کامل تغییر کرد و از سوی دیگر شهرت و محبوبیتی که در گذشته داشت را به طور ناگهانی از دست داد. پس از این اتفاق شهرام مانند یک فرد معمولی راهی خدمت سربازی شد.
شهرام در دوران سربازی در یک پست خوب قرار گرفت و این تجربه تأثیر مثبتی بر زندگیاش گذاشت. پس از پایان خدمت سربازی در کنکور شرکت کرد و در رشته زبان و ادبیات فارسی قبول شد. پدرش در آن زمان در کار سینما بود و شهرام نیز به واسطه پدرش در دو سریال نقش آفرینی کرد. او با همکاری یکی از دوستانش چند پیشنهاد کاری دیگری را در دست داشت اما بعدا متوجه شد که این کار مناسبش نیست و آن را کنار گذاشت.
کار کردن در مرغداری تا آغاز کسب و کار شخصی
در اولین روز ورود به سیستم مرغداری شرکتی که در آن مشغول به کار شده بود؛ یک ششم مرغ و جوجه ی کشور را تولید می کرد. نژاد مرغ ها از اجداد کرمان بود. در ابتدا وظیفهی تنظیم خطوط و جداول را برعهده اشت و تعداد مرغ و جوجه هایی که تولید می شد را در این جداول ثبت می کرد.
بعد از گذشت 15 روز به دلیل توانایی هایشان به عنوان مدیر فروش آن شرکت انتخاب شد. پس از یک ماه ایشان به حدی در کار خود موفق عمل کرد که هفته ای 1 میلیون قطعه جوجه یک روزه به فروش می رساند. حدود 2 سال به این کار ادامه داد و در این مدت تجربیات بسیار ارزشمندی کسب کرد.
در سال 1382 پس از دو سال کار در آن شرکت شهرام تصمیم گرفت شغل خود را ترک کرده و مرغداری 38 هزار قطعه ای برای خود راه اندازی کند. در همان سال نیز ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد. شش ماه بعد از تولد دخترش اوضاع مالی راوی رو به راه بود تا اینکه یک روز دکتر مزرعه با او تماس گرفت و خبر از آلودگی گندم ها به بیماری گامبورو داد. شهرام که در تهران بود به سرعت خود را به شمال رساند و با منظره نابودی کامل گندم ها روبرو شد. این اتفاق شوک بزرگی به او وارد کرد و ناگهان تمام ثروت و سرمایه اش را از دست رفته دید!
در مسیر بازگشت هنگام عبور از تونل کندوان، شهرام فخار به شدت افسرده و ناامید بود و حتی به خودکشی و پرت کردن خود به پایین دره فکر می کرد. با این حال در نهایت به خانه بازگشت و بدون اینکه کسی از حال وخیم او باخبر شود، تصمیم گرفت دوباره از نو شروع به بازسازی کند. شهرام فخار که شش ماه قبل طعم تلخ شکست را چشیده بود دوباره سر از خاک برداشت و در عرض همین مدت کوتاه، زندگیاش دگرگون شد.
تأسیس رستوران پدرخوانده
در سال 1383 فخار به همراه مادر و خواهرش راهی مرکز خرید تیراژه در غرب تهران شد. در آن لحظه ناگهان جرقهای در ذهنش زده شد و تصمیم گرفت که رستورانی راهاندازی کند. او کارش را با اجاره یک مغازه 24 متری به مبلغ 3 میلیون تومان آغاز کرد و نام “پدرخوانده” را برای رستورانش برگزید. شعاری که برای رستورانش انتخاب کرد، “پیشنهادی که نمیتوانی رد کنی!” بود. فخار تمام المانها و ایدههایش را از فیلم پدرخوانده الهام گرفته بود، فیلمی که به اعتقاد او درسهای زیادی برای زندگی داشت.
با سرمایهگذاری 3 میلیون تومانی فخار اولین شعبه رستوران پدرخوانده را افتتاح کرد. در کنار رستوران او به فعالیت در مرغداری خود نیز ادامه میداد. به مرور زمان رستوران پدرخوانده به محبوبیت زیادی دست یافت و سر و صف مشتریان به مغازه میرسید به همین دلیل فخار شعبه دوم رستوران را در سعادت آباد افتتاح کرد.
با گذشت زمان تعداد شعبات رستوران پدرخوانده افزایش یافت تا اینکه در یک شب ناگهانی، تمام شعبات آن توسط اداره ارشاد پلمپ شدند. داستان رستوران پدرخوانده، فراز و نشیبهای بسیاری داشت. از رونق و محبوبیت فوقالعاده تا تعطیلی ناگهانی، همه چیز در عرض چند سال اتفاق افتاد.
موفقیت شهرام فخار در رستورانداری “پدر خوب”
شهرام فخار، بنیانگذار رستورانهای زنجیرهای “پدر خوب”، در مصاحبهای به چالشها و تجربههای خود در مسیر کارآفرینی پرداخته است. او در این مصاحبه از سه بار ورشکستگی خود در ابتدای کار میگوید و آن را نقطه عطفی در زندگی خود میداند. فخار با اشاره به ممنوعیت استفاده از اسامی لاتین در زمان تاسیس رستورانهایش، از تغییر نام برند خود به “پدر خوب” و چالشهای آن دوران صحبت میکند.
با وجود این چالشها، فخار با پشتکار و تلاش فراوان موفق به راهاندازی بیش از 430 رستوران در سراسر ایران شده است. او در این مسیر رکوردهای متعددی از جمله افتتاح 14 رستوران در 44 روز و یک رستوران در 72 ساعت را به نام خود ثبت کرده است.
چالشهای کارآفرینی در ایران
فخار در مورد معضلات موجود در فضای کارآفرینی ایران و از افرادی که با عناوین فریبنده مانند “دکتر”، “مهندس”، “سخنران انگیزشی” و … به دنبال کلاهبرداری از مردم هستند، انتقاد میکند. او این افراد را عاملان فقر فرهنگی و فکری و همچنین نابودی اعتماد به نفس جوانان ایرانی میداند.
او از جوانان میخواهد که در انتخاب الگوهای خود دقت کنند و فریب افراد سودجو را نخورند. فخار همچنین تاکید میکند که کارآفرینی واقعی نیازمند تلاش و پشتکار است و افراد زیادی که ادعای کارآفرینی میکنند، در عمل هیچ دستاوردی نداشتهاند.
سخنان شهرام فخار سرشار از تجربه و درسهای ارزشمند برای جوانان جویای نام در مسیر کارآفرینی است. او با صراحت و صداقت به چالشها و معضلات این مسیر میپردازد و راهکارهایی برای عبور از آنها ارائه میدهد.
نصایح ارزشمند فخار برای جوانان:
- همیشه با انرژی مثبت همه چیز را به سمت جلو پیش ببرید و هر کاری که به آن علاقه دارید با عشق انجام دهید.
- چشم انداز یا ورژنتان را در بزرگترین حالت تصور کنید، همیشه از خدا ماشین مازاراتی و پورشه بخواهید نه کمری! همیشه از خدا باید چیز های بزرگی بخواهید.
- من همیشه با خود می گفتم که قرار است روزی مک دونالد ایران باشم که خوشبختانه شدم! دوست دارم 10 نفر را در شعبه خودم به کار بگیرم، موفق شدم.
فخار 79 هزار شغل در ایران ایجاد کرده است، عددی که معادل استخدام چندین وزارتخانه است. از سال 1379 تاکنون بیش از 79 هزار نفر در مجموعههای او مشغول به کار شدهاند. در حالی که خود را فردی با تجربه میدانست، به تازگی دریافته که هنوز چیزهای زیادی برای یادگیری دارد.
زندگی شخصی و فرزندان شهرام فخار
دختر او در رشته هتلداری در دانشگاه لوریج سوئیس تحصیل میکند. برخلاف میل اولیهاش که پزشکی بود، با مخالفت پدر روبرو شد. زمانی که دخترش برای تحصیل در این رشته راهی شد، او متوجه عمق ناآگاهی خود در زمینه رستورانداری شد. با وجود راهاندازی رستورانهای متعدد و سالها تجربه، او دریافت که تنها 20 درصد از این حوزه را میشناسد، در حالی که برخی افراد خود را با عنوان “فرانچایز ایران” معرفی میکنند.
این تجربه او را به این نتیجه رساند که باید اطلاعات خود را به روز کند و مدلهای کسب و کارش را تغییر دهد. به اعتقاد او، رمز موفقیت در گرو تغییر و تحول دائمی است.
ایده خلق غذای بدون روغن
دو عامل مهم در شکلگیری این ایده نقش داشتند. نخست، بیماری پدر شهرام بود و دوم تجربه ناخوشایندی که در رستورانی با دوستش داشت. در آن رستوران دوستش به دخترش اجازه نمیداد غذا بخورد، صحنهای که باعث ناراحتی و تاسف شهرام شد.
این تجربهها فخار را بر آن داشت تا ایدهای را برای ارائه غذای سالم و باکیفیت به افراد به خصوص کودکان، عملی کند. او مصمم بود غذایی را به مشتریانش ارائه دهد که حتی دختر خودش بدون هیچ نگرانی از آن میل کند و دیگر شاهد محرومیت کودکان از غذای سالم نباشد.
او معتقد بود که باید فرهنگ غلط مدرکگرایی را کنار گذاشت و از 12 سال تحصیل اجباری برای کودکان دست کشید. به نظر او به جای 12 سال درس خواندن، باید دو زبان بینالمللی، دو ورزش حرفهای و نواختن دو آلت موسیقی را به کودکان آموزش داد. او میگفت که تاریخ، جغرافیا و سایر دروس را میتوان به راحتی در هر سنی فرا گرفت و فقط کسانی که واقعاً به ریاضی و علوم علاقه دارند باید به طور تخصصی آنها را مطالعه کنند.
راه های ارتباطی
- پیج اینستاگرام: shahramfakhar
- سایت: fakhargroup.com
- ایمیل: Info@fakhargroup.com
- شماره تلفن ایشان بنابه دلایل موجه، از سایت برداشته شد.
ثبت بیوگرافی در گوگل
آیا می خواهید هرکسی نام شما را در اینترنت جستجو کرد، عکس ها و اطلاعات شخصی شما را ببیند؟ کافیست وارد لینک زیر شوید و فرم مربوطه را پر نمایید تا بیوگرافی تان در گوگل ثبت شود.