بیوگرافی مریم آقایی روانشناس بالینی و فعال در حوزه‌ی روان ‌درمانی

شرح مختصر
مریم آقایی میبدی
Iranian Clinical Psychologist
نام انگلیسی : Maryam Aghaei
متولد : 28 دی 1368 (1991, 17 April)
محل تولد : تهران - اصالتاً اهل یزد
ساکن : ایران
وضعیت خانوادگی: مذهبی و سنتی
تعداد فرزندان خانواده : 4 فرزند (مریم سومین فرزند خانواده)
تحصیلات : دکترای روان شناسی
شغل : روانشناس بالینی

انتخاب یک شخصیت موفق و تاثیرگذار ایرانی برای تیم ایران بیوگرافی همیشه کار آسانی نیست اما این بار با افتخار، بانویی را معرفی می‌کنیم که نه تنها در عرصه کارآفرینی، بلکه در دنیای پزشکی نیز خوش درخشیده و با تلاش شبانه‌روزی و روحیه‌ای خستگی‌ناپذیر، الهام‌بخش بسیاری از مردم شده است. دکتر مریم آقایی میبدی، روانشناس و فعال در شبکه‌های اجتماعی، انتخاب این هفته سایت ایران فاندر است.

دکتر آقایی که با لبخندهای گرم و دلنشین خود شناخته می‌شود، به عنوان پزشکی سرشار از انرژی، طراوت و شادابی، به بسیاری از افراد ناامید، امید و انگیزه دوباره بخشیده است. راهنمایی‌ها و سخنان او سرشار از ایمان و باور قوی است که به شما قدرت حرکت به سوی اهداف بزرگ را می‌دهد.

مریم آقایی کیست؟ ویکی پدیا
زندگی نامه Maryam Aghaei روانشناس و فعال در حوزه‌ی روان‌ درمانی

مریم آقایی در 28مین روز از دی ماه سال 1368 در یک خانواده کاملاً مذهبی و سنتی 6 نفره، با 4 فرزند به عنوان سومین فرزند خانوده در شهر زیبای یزد دیده به جهان گشود. او در این باره توضیح می دهد: “فرزند سوم خانواده بودن خیلی خواستنی و زیبا برایم بود و همه چیز بر وفق مرادم پیش می رفت تا اینکه در یک سال و پنج ماهگی ام فرزند چهارم، یعنی برادرم به دنیا آمد و حسادت من از آنموقع شروع شد. چون جایگاهی که بودم را بعد از متولد برادرم از دست دادم!

اینگونه بگویم دیگر نه دختر اول و نه فرزند اول و حتی بچه آخری خانواه هم نبودم، یعنی احساس می کردم هیچ جایگاه خاصی ندارم و من باید همه سعی و تلاشم را می کردم تا جایگاهی که قبلاً داشتم را دوباره به دست آورم؛ به همین دلیل تصمیم گرفتم برای دیده شدنم کاری انجام بدهم… بایستی بدانید من به این نتیجه رسیده ام که تا خودت نخواهی کاری بکنی، چیزی را به همین سادگی و راحتی به تو نمی دهند!”

خاطرات دوران کودکی مریم آقایی
دوران کودکی مریم آقایی

خاطرات دوران کودکی مریم آقایی

لکه‌ای روی صورت مریم، آغازگر داستانی پرفراز و نشیب بود. این لکه که ظن ابتلا به سرطان پوست را به همراه داشت، مریم را راهی مطب دکتر روحانی و دکتر مرادی کرد. نمونه‌برداری از لکه و انتظار برای جواب آزمایش، روزهای سختی را برای مریم و مادرش رقم زد. خوشبختانه آزمایش منفی بود، اما رنج مریم به پایان نرسید.

مریم که طعم تلخ سختی را از سنین کم چشیده بود، خود را مظلومی می‌دید که باید در کودکی بار غم و مشکلات را به دوش می‌کشید. این حس، ریشه در باور او به عدم علاقه مادرش به او به دلیل تولد فرزند چهارم داشت.

اما ماجرا به همین جا ختم نشد. مریم در 6 سالگی، همزمان با شروع مدرسه، با بیماری سخت مادرش روبرو شد. ناتوانی مادر در مراقبت از فرزندان، فضای غمگین خانه و اضطراب جدایی از خانواده، مریم را به دختری ضعیف، بی‌اعتماد به نفس و پر از ترس تبدیل کرد.

این مقاله را حتما بخوانید:  بیوگرافی ملینا تاج بیوتی بلاگر و میکاپ آرتیست

مریم که در کودکی در حسرت نوازش‌های مادر و محبت او می‌سوخت، خود را عامل بیماری مادرش می‌دانست. این غم و اندوه تا سال‌ها همراه او بود و داستان غم‌انگیز و قربانی‌وار مریم تا سال 1390 ادامه داشت.

ریشه‌های مشکلات مریم در کودکی
مریم آقایی و همسرش

ریشه‌های مشکلات مریم در کودکی

مادر مریم زنی سخت‌گیر بود که تربیت فرزندانش را طبق قواعد و نظم خاصی دنبال می‌کرد. مریم که یک سال زودتر به مدرسه فرستاده شده بود، از سال اول دبستان با چالش‌های زیادی روبرو شد. معلم سخت‌گیر و فضای سنگین کلاس، اولین جرقه‌های مشکلات روحی مریم را رقم زد.

بیماری مادرش در دوران تحصیل ابتدایی مریم، شرایط را برای او دشوارتر کرد. 7 سال دست و پنجه نرم کردن مادر با بیماری، فضای خانه را غم‌زده و گرفته کرده بود. مریم که در آرزوی آغوش گرم مادر بود، شاهد درد و رنج او بود. مادری که به دلیل بیماری عصبی، توانایی نوازش و ابراز محبت به فرزندانش را نداشت و گاه حتی آنها را به جا نمی‌آورد.

داستان مریم و رویای نافرجام روانشناسی

مریم با پشتکار دوران ابتدایی را به پایان رساند و راهی مقطع راهنمایی شد. در این دوران، عشقی عمیق به موسیقی در او شکل گرفت و آرزوی ورود به مدرسه موسیقی را در سر می‌پروراند. اما این آرزو با مخالفت شدید مادرش روبرو شد. مادر مریم اصرار داشت که او در رشته علوم انسانی تحصیل کند و روانشناس شود. این اختلاف نظر در دوران بلوغ مریم شدت گرفت و تنش‌های زیادی را برای او و مادرش به وجود آورد. مریم که دانش‌آموزی باهوش بود، با وجود تحصیل در رشته علوم انسانی، در درس ریاضی نیز استعداد داشت و در آموزشگاه‌های آزاد کنکور همواره رتبه‌ها و نمرات درخشانی کسب می‌کرد.

در سال اول کنکور، مریم به دلیل استرس نتوانست در رشته مورد علاقه‌اش قبول شود و در رشته حسابداری دانشگاه دماوند پذیرفته شد. با وجود خوشحالی اولیه از ورود به دانشگاه، باز هم با مخالفت خانواده روبرو شد. او با اصرار زیاد در این رشته ثبت نام کرد، اما به دلیل برخی اتفاقات، بعد از یک ماه از دانشگاه انصراف داد و دوباره برای قبولی در رشته روانشناسی کنکور داد. تلاش‌های او نتیجه داد و در دانشگاه آزاد کرج پذیرفته شد.

کرج برای خانواده مریم حکم سفر به خارج از کشور را داشت، چرا که بسیار دور از محل زندگی آنها بود. مادرش اصرار داشت که مریم در رشته دوم قبول شده‌اش، یعنی حسابداری در دانشگاه تهران شمال، تحصیل کند. اما مریم با قاطعیت مخالفت کرد و به مادرش یادآور شد که او عروسک خیمه شب بازی نیست و قبلاً مادرش او را به تحصیل در رشته روانشناسی تشویق کرده بود و حالا نظرش را تغییر داده و حسابداری را برای او مناسب می‌داند.

بعد از بحث و جدل‌های فراوان مریم و مادرش راهی کرج شدند. مادر مریم در طول مسیر دائماً زمان را چک می‌کرد و نگران دوری مسافت بود. هنگامی که به دانشگاه کرج رسیدند، مادر مریم گفت: “اینجا خیلی دوره و اصلاً نمی‌آیی!” مادر مریم نفوذ زیادی در خانواده داشت، به همین خاطر بدون اینکه مریم ثبت نام کند، به تهران بازگشتند.

در آن زمان مصادف با ماه رمضان بود و پدر مریم هنگام بازگشت آنها از کرج در حال نماز خواندن بود. مریم از او خواست که دیگر درس نخواند و قید درس خواندن را زده است. پدرش دلیل این تصمیم را پرسید و مریم با ناراحتی گفت که آرزوی او تحصیل در رشته روانشناسی است، اما مادرش مخالف است و با رفتن او به دانشگاه کرج نیز موافقت نمی‌کند.

تاثیر معلمان مریم در مسیر زندگی و تحصیلات
دوره های روان درمانی مریم آقایی

تاثیر معلمان مریم در مسیر زندگی و تحصیلات

مریم در طول دوران تحصیل خود، از معلمان تاثیرگذاری بهره برده که نقش بسزایی در رشد و پیشرفت او داشته‌اند. یکی از این معلمان، آقای دکتر طیبی بود. بعد از ایشان، خانم دکتر هموطن و همسرشان که هر دو روانپزشک بودند، در زندگی مریم تاثیر به‌سزایی گذاشتند. مریم در بحران عشقی سختی به سر می‌برد که خانم دکتر هموطن به او در عبور از آن و بازگشت به درس و تحصیل کمک کرد.

این مقاله را حتما بخوانید:  بیوگرافی حسین عظیمی تحلیلگر بازارهای مالی و سرمایه گذار

در دوره کارشناسی ارشد، مریم با خانم دکتر بیتا حسینی آشنا شد که به یکی از مهم‌ترین افراد زندگی او تبدیل شد. مریم که از نظر عاطفی در شرایط سختی بود، به دنبال مشاوره با خانم دکتر حسینی رفت. در خلال صحبت‌ها، خانم دکتر متوجه شد که مریم نیاز به یک دوره یک ساله مشاوره گروهی دارد. مریم که در ابتدا تصور می‌کرد برای یک جلسه مشاوره فردی مراجعه کرده، با تعجب متوجه شد که باید در جلسات گروهی شرکت کند.

با وجود این سوءتفاهم مریم در جلسات گروهی شرکت کرد و به مرور زمان با کمک خانم دکتر حسینی، بر مشکلات خود غلبه کرد و شخصیت خود را بازسازی نمود. مریم در آن زمان در یک بیمارستان دولتی مشغول به کار شده بود که تجربه سختی برای او بود. همکاران او با او هم‌فکر نبودند و او را تحقیر می‌کردند. با این حال، مریم 6 ماه در آن بیمارستان کار کرد و این تجربه را به عنوان یکی از مهم‌ترین اتفاقات زندگی خود تلقی می‌کند.

گجت روانشناسی مریم آقایی و همسرش
مریم آقایی در نمایشگاه اختراعات سوییس

شانس دوباره برای رویای کودکی مریم

مریم آقایی که در مطب خانم دکتر مشغول به کار و خودشناسی بود، بعد از 6 ماه به این نتیجه می‌رسد که جای او آنجا نیست. تناقض بین کار در مطب روانشناسی و بیمارستان او را آزار می‌داد و از قضاوت احتمالی مراجعه‌کنندگانش در صورت دیدن او در بیمارستان هراس داشت.

در روز پزشک، مریم با کتابی که برای چاپ آماده کرده بود به سراغ رئیس بیمارستان می‌رود. او با این کار قصد داشت خود را به عنوان فردی با قابلیت‌های بیشتر معرفی کند و جایگاه مناسب‌تری در بیمارستان پیدا کند. مریم در این دیدار از رئیس بیمارستان درخواست می‌کند که تکلیف نهایی او را در بیمارستان مشخص کند.

رئیس بیمارستان که تا به حال سابقه صحبت طولانی با هیچ‌کس را نداشت، 45 دقیقه با مریم صحبت می‌کند. این اتفاق تعجب منشی رئیس را به دنبال دارد. روز بعد مریم به بخش روانشناسی بیمارستان منتقل می‌شود و حقوق او به 1 میلیون و 700 هزار تومان افزایش می‌یابد. با این حال، او همچنان احساس رضایت از کار خود ندارد و در نهایت تصمیم به ترک بیمارستان می‌گیرد.

  • ماجرای استعفای مریم

آشنایی که مریم را در بیمارستان استخدام کرده بود از تصمیم او برای ترک کار متعجب می‌شود. مریم که مصمم به روانشناس شدن بود، به مطب خانم دکتر حسینی می‌رود و اشتیاق خود را برای کمک به دخترانی مانند خود و جلوگیری از تکرار تجربه‌های تلخشان بیان می‌کند.

مریم در مطب خانم دکتر مشغول به کار می‌شود و برای اثبات خود تلاش می‌کند تا در جلسات گروه درمانی که توسط خانم دکتر برگزار می‌شود، حضوری فعال داشته باشد. با وجود ترس و لرزش صدا و تمسخر همکلاسی‌هایش، مریم با شجاعت در جلسات صحبت می‌کند و به مرور زمان در بیان خود مسلط می‌شود. تلاش و پشتکار او به ثمر می‌رسد و خانم دکتر پس از مشاهده عملکرد مریم، او را برای شروع کار درمانگری تأیید می‌کند.

دوره‌های روانکاوی و تحولات مثبت در زندگی
مراجعه کننده های مریم آقایی

گذراندن دوره‌های روانکاوی و تحولات مثبت در زندگی

مریم آقایی که در ابتدا کار خود را به عنوان دستیار دکتر روانشناسی آغاز کرده بود، به مرور زمان و با کسب تجربه و مهارت، اعتماد دکتر را جلب می‌کند و فرصت‌های زیادی برای سخنرانی و ارائه مطالب به او داده می‌شود. در یکی از این همایش‌ها، مریم علی‌رغم عدم دعوت از سوی دکتر، به روی سن رفته و سخنرانی می‌کند. این جسارت و اعتماد به نفس او مورد تشویق دکتر و حاضران قرار می‌گیرد و نقطه عطفی در مسیر پیشرفت او به حساب می‌آید.

این مقاله را حتما بخوانید:  بیوگرافی هومن ایرانمنش بلاگر طنز و کمدین ایرانی

مریم با پشتکار و تلاش فراوان به برگزاری کلاس‌های آموزشی و مشاوره می‌پردازد و از طریق روابطی که با افراد و اساتید مختلف برقرار می‌کند، روز به روز بر دانش و تجارب خود می‌افزاید. در ادامه مسیر، با دکتر میرزا حسینی آشنا شده و تحت نظر او دوره‌های روانکاوی را می‌گذراند. این جلسات به او در جهت شناخت خود و ریشه‌های مشکلاتش کمک می‌کند و در نهایت منجر به تحولات مثبت در زندگی او می‌شود.

آقایی با راه‌اندازی صفحه‌ای در اینستاگرام، به گسترش فعالیت‌های خود می‌پردازد و با کمک افراد مختلف، از جمله آقای احمد کلاته، که به عنوان اینستاگرامر شناخته می‌شود، مخاطبان خود را افزایش می‌دهد و به مرور به یکی از چهره‌های شناخته شده در حوزه روانشناسی تبدیل می‌شود.

چند مورد از ویژگی های مریم آقایی

  • لبخند و خوشرویی (خاص ترین ویژگی او)
  • مهربانی
  • بی توقعی
  • پشتکار
  • امیدواری
  • وصل بودن (مریم آقایی ادعا نمی کند که همه اوقات مشغول نماز خواندن است ولی قبول دارد که خدا بنده های خودش را خیلی زیاد دوست دارد و آرزویش خوشحالی بنده های خودش هست، خدا عاشق آنهاست.)
  • زیاد خواستن (مریم کم را دوست ندارد چون معتقد است اگر کم بخواهد، به آن کم راضی می شود)

مصاحبه با مریم آقایی | پاسخ به 4 سوال متداول

1- راز داشتن حال خوب از نظر مریم آقایی چیست؟

مریم می گوید: “اگر می خواهیم یک خانه خوب، یک رابطه خوب، یک زندگی خوب و یک من خوب داشته باشیم، این من خوب را هیچ کس به ما نمی دهد، اصلاً هیچ چیزی دادنی نیست و خودت باید به دست بیاوری.”

2- چگونه تجربه یک شکست عاطفی دردناک، مریم را به سمت خدا و ایمان سوق داد؟

مریم آقایی درمورد تجربه تلخش گفت: “آن شکست عاطفی خیلی دردناک بود و من کنار حال بد زندگیم به خدا رسیدم و اینکه یادم است یک شب از ماه رمضان با کلی حال بد از خواب بیدار شدم و گفتم خدایا قرارمان این نبود، من که خوب بودم و آیا حق من این نیست که یک رابطه خوب داشته باشم! من این آقا را دوست داشتم، چرا باید اینگونه شود؟ من در اوج حال بد خودم خدا را پیدا کردم یعنی احساس کردم که خدایی وجود دارد که از مادر هم مهربان تر و واقعا از رگ گردن به ما نزدیکتر است. همیشه می گویم خدا، خدای همه است، خدای همه ی این آسمان ها و زمین است و چیزی که باعث شد من رشد کنم این بود که به خدا وصل شدم.”

3- چه چیزی باعث می‌شود که مریم آقایی به “من” درون خود اعتماد کند؟

خواسته یا ناخواسته یک منی در عمق وجود همه ما هست و همه ما برای دلیلی به این دنیا آمدیم و انگار آن من، نور راه را برای ما نشان می دهد. شاید من به آن نور اعتماد کردم. خیلی سختی ها در روابط عاطفی بود و من امروز دارم در کارم در مورد رابطه حرف می زنم و به هر مراجعه کننده ای که پیش من می آید می گویم که من هم این دوره را گذرانده ام تا منِ واقعی ام را پیدا کردم. شما هم باید این کار را انجام دهید!

4- در مواجهه با سختی‌ها و احساسات منفی، چه چیزی به مریم کمک می‌کند تا با خود همدلی کند و به آرامش برسد؟

مریم در زندگی با چالش‌هایی روبرو بود که باعث غم و اندوه او می‌شد. در این لحظات، او به خودش بدوبیراه می‌گفت، اما بعد از آن با مهربانی با خودش رفتار می‌کرد و به خودش دلداری می‌داد. مریم برای یافتن آرامش و شناخت خود، به طور مرتب مراقبه می‌کرد و در این مراقبه‌ها به آینده و آرزوهایش می‌اندیشید و احساس خوبی پیدا می‌کرد.

راه های ارتباطی

  • اینستاگرام: Instagram Maryam Aghaei
  • تلفن: 09351723528
  • ایمیل: drmaryamaghaeim@gmail.com
  • عضو سازمان نظام روانشناسی و مشاوره: 21599
5/5 - (2 امتیاز)

ثبت بیوگرافی در گوگل

آیا می خواهید هرکسی نام شما را در اینترنت جستجو کرد، عکس ها و اطلاعات شخصی شما را ببیند؟ کافیست وارد لینک زیر شوید و فرم مربوطه را پر نمایید تا بیوگرافی تان در گوگل ثبت شود.

ثبت سفارش

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

باز کردن چت
1
پریسا رحیمی
سلام، چطور می تونم کمکتون کنم؟